قانون جذب و توضیحات کامل در مورد آن
دوستان زیادی سؤالات مختلفی را پرسیدند که پاسخ دادن به آنها ضروری بود، برخی از این سؤالات این بود که: «۱- قانون جذب چیست؟ آیا اصلاً قانون جذب حقیقت دارد؟ ۲- قانون جذب پول چیست؟ قانون جذب عشق چیست؟ آیا تفاوتی بین قانون جذب عشق و قانون جذب پول وجود دارد؟ و… ». مقالهای که امروز درباره قانون جذب مطالعه میکنی، حاصل بیش از ۶ سال مطالعه و تحقیق درباره قوانین جهان هستی و بررسی زندگی افراد مختلف (موفق و ناموفق) توسط من یعنی سید محمد موسوی و همچنین سالها مطالعه و تحقیق دانشمندان مختلف میباشد؛ امیدوارم امروز روی خودت سرمایهگذاری کنی، سرمایهی تو وقتی است که برای مطالعهی این مقاله میگذاری… .
اجازه بده قبل از اینکه وارد موضوع قانون جذب شویم، ابتدا دربارهی یک موضوع بسیار مهم صحبت کنم: بسیاری از افراد اینگونه فکر میکنند که همهچیز بهصورت شانسی و تصادفی رخ میدهد، آنها معتقدند که اگر میخواهند در کاری موفق شوند باید شانس داشته باشند و اگر شانس یارشان نباشد، نمیتوانند در آن کار موفق شوند و یا به هدفشان دست یابند. شاید خودت هم تا امروز اینگونه فکر میکردی؛ اما نگران نباش، امروز همهچیز برایت روشن میشود… .
بیا دراینباره کمی منطقیتر فکر کنیم! به نظرت اگر همهچیز بهصورت شانسی و تصادفی رخ میداد، آیا اکنون چیزی سر جای خودش باقیمانده بود؟ کمی بیشتر تأمل کن، به نظرت آیا خداوند بر اساس شانس عمل میکند؟
پاسخ، قطعاً «خیر» است! چون اگر حتی یک اتفاق بهصورت شانسی یا تصادفی رخ میداد، نظم جهان هستی به هم میخورد و هیچچیز سر جایِ خودش باقی نمیماند. به اطرافت نگاه کن، دربارهی آمدوشدِ شب و روز فکر کن، دربارهی کرهی زمین و جایگاه آن در آسمان بیکران فکر کن؛ به نظرت شانس بر جهان حاکم است؟!

خداوند تاس نمیاندازد (مکانیسم و حقیقتِ قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
حقیقت این است که خداوند جهان هستی را بر اساس قوانینی محکم آفریده است و همهچیز در جهان هستی از این قوانین پیروی میکنند؛ قوانینی که ثابت و پایدار هستند. شاید بپرسی منظور از قوانین چیست؟
تعریف قانون در جهان هستی
تعریف: «به عملی که اگر در هر زمان و در هر مکان (گاهی در مکانی مشخص) انجام شود و نتیجهای یکسان و تکراری داشته باشد، قانون گفته میشود»؛ مثل قانون گرانش (قانون جاذبه) زمین.
همانطور که متوجه شدی، منظور من از واژهی قانون یا قوانین، قانون یا مجموعه قوانینی نیست که انسانها (دولتها، مؤسسهها و…) آنها را وضع کردهاند؛ بلکه منظور من قوانینی است که خداوند آنها را برای جهان هستی وضع نموده است؛ قوانینی که ثابت و پایدار هستند.
منظور از ثابت بودن قوانین: یعنی قوانینی که تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهند کرد.
منظور از پایدار بودن قوانین: یعنی قوانینی که از ابتدای خلقت جهان هستی توسط خداوند وضع شده و تا ابد وجود خواهند داشت.
نکته: نام قوانین را ما انسانها انتخاب میکنیم.
اجازه بده دو مثال بزنم تا این موضوع را بهتر درک کنی:
۱- «اگر انسان برای بیش از چند دقیقه نفس نکشد، خواهد مرد»؛ این، یک قانون ثابت و پایدار است و من میتوانم نام آن را «قانون تنفس» بگذارم. (قانون جذب نیز توسط ما انسانها نامگذاری شده است و میتواند هر اسم دیگری داشته باشد)
۲- «اگر قهوه را در فنجان بریزید، دمای آن همواره کاهش خواهد یافت (تا زمانی که دمای آن با دمای محیط یکسان شود)؛ مگر آنکه فنجان روی یک منبع گرمایی قرار گیرد»؛ این، یک قانون ثابت و پایدار است و نام آن را هر چیز مرتبطی میتوان قرار داد.
ما انسانها امروزه توانستهایم برخی از قوانین جهان هستی را کشف کنیم؛ قانون جذب یکی از مجموعه قوانین جهان هستی است. (به قوانین جهان هستی، قوانین کیهانی نیز میگوییم.)
اگر میخواهی جهان و بزرگی آن را بهتر درک کنی و بدانی که قوانین جهان در چه مقیاسی تأثیرگذار است؛ پیشنهاد میکنم این ویدیوی کوتاه را مشاهده کنی:
قانون جذب یعنی چه؟ (آشنایی ابتدایی با قانون جذب به زبان ساده)
دانشمندان در گذشته معتقد بودند کوچکترین جزء تشکیلدهندهی ماده، اتم است؛ اما امروزه متوجه شدهاند که اتم خودش از انرژی تشکیل شده است؛ بنابراین به این نتیجه رسیدند که کوچکترین جزء تشکیلدهندهی ماده انرژی است. به زبان ساده: «همهچیز در جهان هستی از انرژی ساخته شده است».
برای درک بهتر این موضوع به اطرافت نگاه کن؛ برای مثال، میز، درختان، گیاهان، دستانت، موهایت، افکارت، موبایل، کامپیوتر، کاغذ و…، همگی شکلی از انرژی هستند.
حالا که متوجه شدی هر چیزی در جهان، شکلی از انرژی است، در گام بعدی، برای آشنایی و درک قانون جذب لازم است ابتدا با چند موضوع ساده آشنا شوی:
افکار: میتوان گفت به صداهای درونی که در ذهن پدید میآیند، افکار میگوییم.
فرکانس: فرکانس (frequency) به معنای تکرار است و به امواجی که بهصورت مداوم از طریق افکار و باورها به جهان هستی مخابره میشوند فرکانس میگوییم.
باورها: فکری که بارها و بارها در ذهن تکرار شود، به یک باور تبدیل میشود. باورها دارای فرکانس بسیار قویتر و پایدارتر از افکار هستند.
مَدارها: نظریهی مدارها را برای این استفاده میکنم که درکِ قانون جذب و شیوهی کارِ آن، راحتتر باشد. نظریهی مدارها را در بخشهای بعدی همین مقاله شرح میدهم.
تولیدکنندهی افکار: پس از اینکه باوری ساخته میشود، آن باور شروع میکند به تولید افکار همجنس خودش و از این طریق خودش را تقویت میکند.
ورودیهای ذهن: به اطلاعاتی که از طریقی مشخص وارد ذهن میشوند، ورودیهای ذهن میگویند؛ برای مثل: شنیدهها، گفتهها و دیدهها.
کائنات: بهتمامی آنچه در تمام جهان هستی وجود دارد، کائنات گفته میشود. (جمع کائن)
تعریف قانون جذب
اکنون میرسیم به تعریف کلی قانون جذب؛ تمام قانون جذب را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «انرژیهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند».
همانطور که میبینی، تعریف قانون جذب بسیار ساده است؛ اما برای درک صحیح و بهتر آن نیاز به توضیحات بیشتری است.
اصل فرکانس در قانون جذب میگوید: «ما در هرلحظه در حال ارسال فرکانس به کائنات هستیم؛ جهان نیز بر اساس قانون جذب با توجه به فرکانسهای دریافتی از سوی ما، در زندگیمان اتفاقات، شرایط و موقعیتهایی همجنس با فرکانسهای دریافتی را برای ما به وجود میآورد و یا گسترش میدهد».
امروزه به این حقیقت دستیافتهایم که هر فرد بر اساس قانون جذب، با توجه به فرکانسی که به جهان هستی ارسال میکند، تکتک لحظات زندگیاش را خودش خلق میکند، حال آگاهانه یا ناآگاهانه!
شاید بسیاری از افراد این موضوع را قبول نکنند و این صحبتها را به تمسخر بگیرند؛ اما وجود این قانون واقعاً حقیقت دارد و ما، چه آن را بپذیریم و چه نپذیریم، خللی در کارکرد و تأثیر این قانون در زندگیمان ایجاد نمیشود.
نکتهی جالبی که باید بدانی این است که قانون جذب موضوعی نیست که کشف جدید عصر ما باشد؛ از قرنهای گذشته بزرگان تاریخ، اندیشمندان، ثروتمندان، متفکران و حتی رهبران مذهبی و رهبران سیاسی درباره اصول قانون جذب در کتابها و جلسهها و… صحبت میکردند؛ آنها اصول این قانون را میدانستند و بر اساس آن زندگی میکردند؛ اکنون ما در قرن بیستم، به درک و شناخت بهتری از این قانون رسیدهایم و نامِ آن را قانون جذب نهادیم!
درواقع پس از انتشار کتاب «راز» در سال ۲۰۰۷، قانون جذب در میان مردم بهصورت عمومی آشکار و شناخته شد.
برخی از بزرگان تاریخ که اصول قانون جذب را میدانستند و بر اساس آن زندگی میکردند، عبارتاند از:
- حضرت علی (ع)
- افلاطون (فیلسوف بزرگ یونانی)
- مولانا (شاعر مشهور ایرانی)
- شکسپیر (شاعر، نمایشنامهنویس و نویسنده)
- نیوتون (ستارهشناس، ریاضیدان، فیزیکدان، فیلسوف)
- هوگو (شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس)
- امرسون (فیلسوف و نویسنده)
- ادیسون (مهندس، مخترع، دانشمند و کارآفرین)
- انیشتین (فیزیکدان نظری)
آثار قانون جذب را حتی در ادبیات و اشعار (مانند اشعار مولانا) نیز میتوان یافت:
نکتهی اصلیِ قانون جذب
بر اساس قانون جذب به این نکتهی اساسی رسیدیم: «به هر چیزی که توجه میکنی، ریشه و اساس آن را در زندگیات به وجود آورده و گسترش میدهی»؛ این یعنی اگر تو دائماً به موفقیت توجه میکنی، در حال جذب اتفاقات، شرایط، ایدهها و موقعیتهای موفقیت آفرین هستی!
نکتهی بسیار مهم: توجه کردن میتواند بهصورت دیدن، شنیدن، خواندن، نوشتن، صحبت کردن، فکر کردن و یا تجسم کردن دربارهی موضوعی باشد.
جهان دوقطبی است!
اگر با دقت درباره جهان هستی تأمل کنی، متوجه میشوی که همهچیز در جهان دوقطبی است؛ یعنی برای هر چیزی یک قطب منفی و یک قطب مثبت وجود دارد. برای مثال: قطبهای آهنربا، بالا و پایین، چپ و راست، شکست و موفقیت، فقر و ثروت، سرد و گرم، تاریک و روشن و… .
حالا این موضوع چه ارتباطی با قانون جذب دارد؟
من اعتقاد دارم این جهان ترکیبی است از بهشت و جهنم! و ما در هرلحظه میتوانیم انتخاب کنیم که میخواهیم بهشت را تجربه کنیم یا جهنم را… . (درباره این نکته خوب فکر کن؛ به نشانهها دقت کن؛ در این جهان هم جنگل و دریا وجود دارد، هم کویر؛ هم خوشبختی وجود دارد، هم بدبختی؛ هم عشق و شادی وجود دارد، هم نفرت و غم و ناراحتی؛ هم صلح وجود دارد، هم جنگ؛ و…)
با توجه به تحقیقات و بررسیهایی که انجام دادم، متوجه شدم قانون جذب بر اساس همین اصل مهم کار میکند؛ درواقع هر موضوعی در جهان دارای دو قطب مثبت و منفی است؛ برای مثال، موضوع پول و ثروت دارای دو قطب است: «داشتنِ پول و ثروت» و «نداشتنِ پول و ثروت»؛ مثال دیگر، موضوع سلامتی: «داشتنِ سلامتی» و «نداشتنِ سلامتی».
دلیل اینکه برخی از افراد در زندگی به نتیجه دلخواه خود نمیرسند، این است که آنها بهصورت ناآگاهانه به قطب منفی یک موضوع خاص توجه میکنند.
یکی از دوستان از من پرسید: «من همیشه به پول و ثروت فکر میکنم، پس چرا همیشه کمتر و کمتر به دست میآورم؟ احساس میکنم این قانون برای من برعکس عمل میکند.»
اجازه بده دوباره نکتهی اصلی قانون جذب را مرور کنیم: «به هر چیزی که توجه میکنی، ریشه و اساس آن را در زندگیات به وجود آورده و گسترش میدهی».
با توجه به قانون جذب و با توجه به اینکه جهان دوقطبی است، میتوان فهمید که این دوست عزیز، در طول روز بر قطب منفی پول و ثروت (یعنی عدم وجود پول و ثروت) توجه میکند، درحالیکه فکر میکند که بر روی قطب مثبت آن (یعنی وجود پول و ثروت) توجه میکند؛ به همین دلیل است که نتیجهای که در زندگیاش تجربه میکند منفی است.
درواقع قانون جذب برای این فرد برعکس عمل نمیکند؛ بلکه او بهصورت ناآگاهانه از قانون به ضرر خود استفاده میکند. تا زمانی که توجه ایشان روی قطب منفی پول و ثروت باشد، دائماً کاهش درآمد و ضرر مالی را تجربه خواهد کرد؛ اما بهمحض اینکه توجهاش را روی قطب مثبت آن بگذارد، همهچیز تغییر خواهد کرد و نتایج مثبت، در زندگیاش گسترش مییابند.
اما نکتهی مهم این است که از کجا بدانیم که در هرلحظه، داریم به کدام قطب توجه میکنیم؟
پاسخ این پرسش در یک کلمه است: «احساس».
باید دقت کنی که هنگام توجه به هر موضوعی، در آن لحظه چه احساسی داری؟! اگر احساس بدی داشته باشی، در حال توجه کردن بر روی قطب منفی آن موضوع هستی؛ ولی اگر احساس خوبی داشته باشی، در حال توجه کردن بر روی قطب مثبت آن موضوع هستی!
به همین دلیل است که قلب را قطبنمای درون میدانم؛ زیرا هر زمان که به قلبت رجوع کنی، با توجه به احساسی که داری، میتوانی بفهمی که در هرلحظه به کدام قطب دقت میکنی… .
چگونه از قانون جذب استفاده کنیم؟
من معتقد هستم که قانون جذب میتواند تو را به خواستههایت برساند، اما نه به این صورت که در کنج خانه بنشینی و دائماً به افتادن کیسهای پول از آسمان فکر کنی تا چنین اتفاقی رخ دهد! قانون جذب همیشه از راه درست، طبیعی و منطقی تو را به خواستههایت میرساند. (درک این نکته خیلی مهم است)
«احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب؛ احساس بد مساوی است با اتفاقات بد»
این جمله یعنی اینکه اگر در طول روز احساس خوبی داشته باشی، امکان ندارد که اتفاق بدی برایت رخ بدهد؛ اگر افکاری را انتخاب کنی که احساس خوبی به تو میدهند، تو همواره با سرعت بالاتری به اهدافت میرسی و اتفاقات خوبی را در طول روز تجربه میکنی.
نکته: هر فردی میتواند از قانون جذب استفاده کند، اما بهشرط آنکه بپذیرد و باور کند که خودش خالق زندگی خودش است و خداوند به او قدرت خلق زندگیاش را داده است.
برای آشنایی با شیوه استفاده از قانون جذب، لطفاً فایل صوتی این مقاله را دانلود کنید:
بخش دانلودها
فایل صوتی
برای نمایش این قسمت باید ابتدا وارد حساب کاربریتان شويد؛ اگر در سایت عضو نیستید، خوشحال می شویم که به ما بپيونديد.
فایل کتاب الکترونیکی (PDF)
حجم این فایل: ۱٫۹ مگابایت (بسیار کوچک)
سلامت این فایل تایید شده است.
برای دانلود این فایل روی دکمه زیر کلیک کنید:

شما میتوانید برای دانلود این فایل، این QR Code را اسکن کنید.
(راهنمای استفاده)
قانون جذب حقیقت است یا دروغ؟
دوست دارم این موضوع را بهخوبی درک کنی که افراد چه این قانون را بپذیرند چه نپذیرند، چه آن را بشناسند چه نشناسند و چه عملکرد آن را بدانند یا ندانند، بههرحال، در هرلحظه بر اساس این قانون در حال رقم زدن اتفاقات و تجربیات آینده خود هستند.
اگر فکر میکنی که ممکن است این قانون دروغی بیش نباشد، اطمینان دارم که قانون جذب را بهدرستی درک نکردهای و با آن آشنایی کامل نداری! بنابراین اگر میخواهی حقیقت برایت روشن شود، وقت بگذار و این مقاله را با دقت بهصورت کامل مطالعه کن؛ چراکه درک قانون جذب و استفاده از آن، زندگیات را متحول خواهد کرد.
اگر با این اطمینان میگویم زندگیات متحول خواهد شد، چون از روزی که از قانون جذب استفاده کردم، زندگی خودم دچار تحولی اساسی شد؛ فهمیدم که زندگی من بهصورت کامل در دست خودم بوده است. پسازآن، هر آنچه را که تا این لحظه خواستهام بهراحتی به دست آوردم؛ درواقع قانون جذب به من کمک کرد تا زندگیام را آنگونه که خودم دوست دارم رقم بزنم.
بسیاری از افراد میگویند: «قانون جذب حقیقت ندارد؛ این موضوعات چرندیات است و… ».
اما من عقیده دارم افرادی که قانون جذب را رد میکنند، به مستند راز که در سال ۲۰۰۶ در استرالیا ساخته شد، استناد کردهاند؛ من شک ندارم که هر فردی که قانون جذب را رد میکند، اصلاً نتوانسته است این قانون را درک کند! برداشت این افراد از قانون جذب این است که: «در کنج خانه بنشینیم و به چیزهایی که میخواهیم فکر کنیم تا آن چیزها از آسمان برایمان فرود بیاید و یا جلویمان ظاهر شود»؛ اما موضوع اصلاً چنین نیست!
نکات مهم قانون جذب و شناخت بیشتر آن
- قانون جذب یک اعتقاد نیست، یک قانون است؛ قانونی که از ابتدای خلقت جهان تعبیه شده و تا زمانی که جهان مادی وجود دارد، این قانون نیز وجود دارد.
- با توجه کردن به هر موضوعی، آن را وارد زندگیات میکنی و گسترشش میدهی؛ هرچقدر بیشتر به آن موضوع توجه کنی، بیشتر در زندگیات گسترش مییابد.
- قانون جذب، قانونی مطلق و بسیار قدرتمند است که همهچیز را در هماهنگی و توازن نگه میدارد؛ از اتمها گرفته تا کهکشانها. این قانون بر همهچیز و از طریقِ همهچیز در جهان هستی، تأثیر میگذارد.

اثر قانون جذب بر جهان هستی (اثر قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
- برای قانون جذب فرقی ندارد که چه چیزی را بد میدانی و چه چیزی را خوب، به هر آنچه توجه کنی آن را در زندگیات گسترش داده و تجربه میکنی؛ حتی اگر درواقع آن را نخواهی.
- میزان قدرتِ فرکانسهای ارسالشده توسط باورها، بسیار قدرتمندتر و پایدارتر از میزان قدرت فرکانسهای ارسالشده توسط افکار و توجه کردن است.
- باورها، افکار همجنس خود را تولید کرده و از این طریق خودشان را تقویت میکنند.
- افکار بدون احساسات قدرت بسیار ناچیزی دارند؛ درنتیجه تأثیری در زندگی شما نخواهند داشت؛ آنچه که احساس میکنید است که اهمیت دارد. (روزانه حدود ۷۰,۰۰۰ فکر از ذهن هر فرد عبور میکند؛ اگر همهی افکار ما قدرت میداشتند، زندگی ما ثبات نداشت؛ من به خاطر این نکته و به خاطر قانون جذب، شکرگزار خداوند هستم.)
- قلب و احساسات درونی، قطب نمای دقیقی هستند که به ما نشان میدهند که در هرلحظه به کدام قطبِ موضوع، توجه میکنیم. مثلاً اگر فرد ثروتمندی را میبینیم و احساس بدی داریم، این به این معنی است که ما در حال توجه کردن بر قطب منفی پول و ثروت هستیم؛ این توجه کردن باعث گسترش نتایج منفی مثل کاهش فرصتهای شغلی، کاهش درآمد، ضررهای مالی و… میشود. (حتماً تو هم افرادی را دیدهای که وقتی در انجام کاری شکست میخورد، میگویند: «از همان اول، احساس خوبی نسبت به این کار نداشتم».)
- توجه کردن به قطب مثبت موضوعات، باعث میشود که همواره اتفاقات خوب، با سرعت بیشتری برایت رخ دهد.
- تنها فکر مثبت داشتن و توجه کردن به قطب مثبت موضوع کافی نیست؛ باید «فعالیت و عمل» نیز وجود داشته باشد. برای مثال، اگر صبح تا شب به قطب مثبتِ پول و ثروت توجه کنی اما هیچ کاری انجام ندهی، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد! تا زمانی که فعالیتی نداشته باشی، کار و تلاش نکنی، هیچ نتیجهای کسب نمیشود.
- شرایط و موقعیتهای فعلی زندگیات، بر اساسِ فرکانسهایت در گذشته خلق شدهاند؛ برای ایجاد تغییرات، فقط کافی است مسائل را آنگونه که دوست داری باشد، ببینی، نه آنگونه که واقعاً هست؛ این وهم و دیوانگی نیست، بلکه خلق آینده در امروز است. (تابهحال دقت کردهای که ذهنت، گذشته را چگونه مرور میکند؟ میتوانی مانند مرور گذشته، آینده را نیز خلق کرده و ببینی؛ آیندهای که در آن رؤیاهایت تحقق یافته است).

رابطهی تجسم خلاق با قانون جذب (قدرت قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
- اخبار بد و منفی را نبین، به آنها گوش نده و آنها را نخوان و پخششان نکن! (با شنیدن، خواندن، دیدن و پخش کردن خبرهای بد و یا دیدن تصاویر منفی و دلخراش و پخش کردن آنها، تنها موجب میشوی کانون توجهات روی آن موضوعات قرار گیرد؛ در این صورت، آن اتفاقات در جهان و حتی در زندگی خودت گسترش مییابد و روزبهروز بیشتر خواهد شد؛ از روزی که این نکته را فهمیدم، اخبار را کنار گذاشتم و اکنون چند سال است که اخبار را دنبال نمیکنم؛ توصیه میکنم تو هم حتماً امتحان کنی تا تأثیر آن بر میزان آرامش، سلامتی و وضعیت مالیات را ببینی؛ نگران نباش، اخبار مهم تحت هر شرایطی به گوشت خواهد رسید).
- توسط قانون جذب نمیتوان فرد خاصی را برای ازدواج جذب کرد؛ زیرا فرد مقابل نیز دارای فرکانس و حق انتخاب است.
- قانون جذب یکی از مجموعه قوانین جهان است که در هر زمان و مکانی وجود دارد و تأثیرگذار است؛ حتی در خارج از جوّ زمین، حتی در عمیقترین نقطهی زمین.
- بدون استثنا، هر کسی که زندگی فوقالعادهای دارد، برای رسیدن به این سطح از زندگی، بر اساس قانون جذب عمل و زندگی کرده است؛ حتی اگر خودش نداند و با قانون جذب آشنا نباشد. (نمیدانم چقدر میتوانی این جمله را باور کنی، اما اگر جهان را درک کرده باشی میدانی که حقیقت دارد)
- هیچچیز بهصورت اشتباهی وارد زندگی نمیشود؛ قانون جذب حتی یکهزارمِ درصد هم خطا ندارد؛ این قانون بسیار دقیق و قدرتمند است و هر آنچه را که تجربه میکنیم بر اساس فرکانسِ ارسالی خودمان است. جهت درک بهتر این موضوع میتوانید این مطلب را بخوانید: «قانون جذب در قرآن».
- قانون جذب مانند قانون گرانش زمین، بیطرف است و فقط باعث رسیدن به خواستههایمان میشود؛ حالا ممکن است این خواستهها آگاهانه باشد یا ناآگاهانه؛ ازآنجاکه معمولاً خواستههای آگاهانهی ما همیشه مثبت و دلخواهِ ما هستند، پس خواستههای منفی (غیر دلخواه) ما اغلب از نوعِ خواستههای ناآگاهانه میباشند. (خواستههای ناآگاهانهی ما از طریق ورودیهای ذهن شکل میگیرند)
- از هرچه دائماً بترسی آن را تجربه خواهی کرد؛ زیرا ترس دارای فرکانس منفی قوی و تأثیرگذاری است.
خط قرمزها در قانون جذب
قانون جذب خط قرمزهای مهمی دارد که باید آن را بدانی و از انجامِ آنها خودداری کنی؛ این خط قرمزها عبارتاند از:
۱- هرگز به خودت اجازه نده که در ناامیدیها غرق شوی!
همانطور که میدانی، یأس و ناامیدی از مخربترین فرکانسهای منفیِ شناختهشده است؛ بر اساسِ قانون جذب، فرکانسهای منفی، اتفاقات و شرایطی همجنس و غیر دلخواه را در زندگی گسترش میدهد؛ حالا، این فرکانس هرچقدر قویتر باشد، اتفاقات و تجربیات بیشتر و بزرگتری را تجربه خواهیم کرد.
۲- نگران نباش!
ترس، اضطراب و نگرانی نیز دارای فرکانسهای منفی قدرتمندی هستند که بر رسیدن به خواستهها و خلق شرایط دلخواه، تأثیر منفی زیادی میگذارند.
در مسیر زندگی به اینکه چه کارهایی دشوار است یا دیگران دربارهی تو چگونه قضاوت میکنند یا چگونه تو را میبینند، فکر نکن؛ تمرکز و توجهِ تو باید روی خواستهها و اهدافت باشد.
۳- در مورد بلاهایی که سرت آمده با هیچکس صحبت نکن؛ حتی با خدا!
همانطور که میدانی «صحبت کردن» شکلی از «توجه کردن» است و بلاها نیز منفی هستند و دوست نداریم در زندگیمان وجود داشته باشند؛ بنابراین اگر در مورد بلاهایی که سرت آمده است با کسی صحبت کنی، فرکانس منفی بسیار قدرتمندی را به جهان هستی ارسال میکنی؛ درنتیجه بلاها و اتفاقات بد بیشتری را به زندگیات دعوت میکنی.
میدانم که سخت است؛ ما انسانها دوست داریم با بقیه «درد و دل» کنیم؛ اما این اشتباه است. پس هرچقدر که سخت باشد، تمرین کن تا در مورد بلاها و اتفاقات بدی که برایت رخ داده است با کسی صحبت نکنی، حتی با خداوند؛ یادت باشد هر کار سختی با تمرین آسان میشود.
قانون جذب و دفع؟!
برخی از افراد فکر میکنند قانون جذب عمل دفع را هم انجام میدهد و یا قانونی جداگانه به اسم قانون دفع وجود دارد؛ اما این نظریه از پایه غلط است و افرادی که اینچنین فکر میکنند، قوانین و جهان را درک نکردهاند. این جهان بر پایهی جذب عمل میکند، نه دفع و ما چیزی به نام قانون دفع نداریم!
ما نمیتوانیم بگوییم بیماری را نمیخواهم؛ وقتی چنین میگوییم، یعنی بیماری را میخواهیم؛ زیرا جهان «نمیخواهم» را نمیفهمد؛ جهان فقط «میخواهم» را میفهمد.
در غیر این صورت، اگر جهان بر اساس دفع عمل میکرد، تمام مردم جهان ثروتمند، سالم، شاد، خوشبخت و سعادتمند میبودند؛ چون هیچکس نمیخواهد فقیر یا بیمار یا غمگین یا بدبخت باشد؛ پس در این موضوع شکی نداشته باش که جهان فقط بر اساس جذب عمل میکند.
تأثیر این قانون بر سلامتی، روابط و مسائل مالی
برخی از دوستان سؤالاتی دراینباره پرسیدهاند که این سؤال در میان سؤالات آنها مشترک بود: «قانون جذب چه تأثیری بر سلامتی، روابط و مسائل مالی دارد؟ آیا اصلاً تأثیری دارد؟».
اگر تا اینجا قانون جذب را بهخوبی درک کرده باشی، اکنون میدانی که تکتکِ شرایط، موقعیتها، ایدهها و تجربیات زندگی بر اساس قانون جذب به وجود میآید؛ با توجه به این موضوع، میتوان فهمید که میزانِ سلامتی، کیفیتِ روابط و میزانِ موفقیت مالی، با فرکانسهای ارسالی از سوی ما، رابطهی مستقیم دارد!
برای درک بهتر این موضوع ضروری است که با نظریهی مدارها آشنا شوید:
توضیح نظریهی مدارها: «مدارهای منظومه شمسی را در نظر بگیر، هر سیاره در مدار خاصی به دور خود و خورشید میچرخد (مثل مدارِ کرهی زمین)؛ انسانها نیز با توجه به فرکانس غالبشان در مدارهای مختلفی حضور دارند که در هر مدار، میزان خاصی از ثروت، میزان خاصی از سلامتی، میزان خاصی از شادی و…، وجود دارد. البته هر فرد در هرلحظه تنها در یک مدار میتواند حضور داشته باشد و با توجه به مداری که در آن حضور دارد، به شرایطی خاص، موقعیتهایی خاص و تجربیات خاصی دسترسی دارد که فقط مخصوص همان مدار است. تعداد مدارها در جهان بینهایت هستند و هر فرد با تغییر فرکانسهای غالبش میتواند به مدار بالاتر و یا به مدار پایینتر، منتقل شود».
حالا که با مدارها آشنا شدی، میتوانم بگویم که میزان ثروت، سلامتی، شادی و نوع تجربیات و اتفاقات و شرایط زندگی هر فرد، با توجه به مداری که در آن حضور دارد، مشخص است و مدار هر فرد، بر اساس قانون جذب، طبق فرکانسهای ارسالشده، تغییر میکند؛ بنابراین قانون جذب بر میزان ثروت، سلامتی، شادی و روابط تأثیر مستقیم دارد.
علت تمامی مشکلات در روابط بر اساس قانون جذب
علت تمامی مشکلات در روابط با دیگران، خودمان هستیم، نه هیچکس دیگری!
همانطور که قبلاً گفتم، این جهان دوقطبی است؛ بنابراین این نکته را یادآور میشوم که برای هر موضوعی دو قطب منفی و مثبت وجود دارد؛ جالب است بدانید که انسانها نیز در وجودشان دارای دو قطب منفی و مثبت هستند!
عیبها و نواقص هر انسانی، قطب منفی را و نقاط قوت، خوبیها و زیباییها، قطب مثبت هر فرد را تشکیل میدهند.
حال بر اساس قانون جذب، در هر موضوعی، به هرکدام از قطبها که توجه کنیم، شرایط و تجربیات همجنسِ آن قطب در زندگیمان گسترش مییابد.
حال بیا خودمان را صادقانه بررسی کنیم؛ اگر همسر داری، چقدر به خوبیها و زیباییهای او توجه میکنی؟ (دیدن، صحبت کردن، فکر کردن و…)؛ چقدر به ضعفها و نواقص او توجه میکنی؟
این دو سؤال را دربارهی هر فردی که در زندگیات با او مشکل داری، از خودت بپرس و صادقانه به خودت پاسخ بده.
اگر همواره به قطب مثبت موجود در همسر یا مادر یا پدر یا دوستان و… توجه میکنیم، ویژگیهای مثبتِ بیشتری از آنها را تجربه خواهیم کرد و برعکس، اگر همواره به قطب منفی موجود در هر فرد توجه میکنیم و دائماً غر میزنیم؛ ما ویژگیهای منفی بیشتری از آن فرد را تجربه خواهیم کرد.
به همین دلیل است که میگویم، ما، خودمان، مسئول ۱۰۰ درصدی زندگیمان هستیم، نه هیچکس دیگری!
یک اشتباه بزرگ دربارهی خالق قانون جذب
من در تحقیقاتی که داشتهام، متوجه شدم برخی از افراد، خانم راندابرن نویسندهی کتاب «راز» را خالق قانون جذب میدانند؛ این بسیار خندهدار است و نشاندهندهی عدم درک صحیح این قانون و بلکه جهان هستی است.
لطفاً دقت داشته باش که خانم راندابرن فقط به درک بهتری از این قانون رسید و نام قانون جذب را برای آن انتخاب کرد؛ حقیقت این است که خالق این قانون، خالق جهان هستی و دیگر جهانها، یعنی خداوند است.
بر اساسِ قانون جذب، نمیتوانی از خداوند گلهمند باشی!
قانون جذب کاملاً هماهنگ و مطابق با عدالت خداوند است؛ ازآنجاکه تمام آنچه که اکنون در زندگیات تجربه میکنی، حاصل فرکانسهای ارسالشدهات در گذشته است و تمام آنچه که در آینده در زندگیات تجربه میکنی حاصل فرکانسهایی است که امروزه ارسال میکنی، به این حقیقت پی میبریم که خودت خالق ۱۰۰ درصدی زندگیات هستی و سرنوشتی از قبل برایت رقم نخورده است.
بنابراین، به هر دلیلی که از زندگیمان ناراضی هستیم، نمیتوانیم نه از خداوند و نه از جهان، گلهمند باشیم! چون زندگی ما حاصلِ باورها و فرکانسهای ارسالی خود ماست.
خداوند توسط این قانون به ما حق انتخاب داده است
دلیل اینکه این جهان دوقطبی است و به هرکدام از قطبها که توجه کنیم، همان را در زندگی خود گسترش میدهیم، این است که ما حق انتخاب داشته باشیم!
جالب است بدانی که قطب مثبت هر موضوعی متعلق به خداوند است؛ مثل قطب مثبتِ ثروت، که برابر است با وجود ثروت و فراوانی، مثلِ قطب مثبتِ سلامتی، که برابر است با وجود سلامتی؛ اما قطب منفی هر موضوعی متعلق به شیطان است؛ مثل قطبِ منفی ثروت، که برابر است با فقر و کمبود؛ مثل قطبِ منفی سلامتی، که برابر است با بیماری (عدم وجود سلامتی).
همانطور که قبلاً گفتم، من معتقد هستم که این جهان ترکیبی است از بهشت و جهنم (قطب مثبت از بهشت برگرفتهشده و قطب منفی از جهنم)؛ در هرلحظه، این خودمان هستیم که انتخاب میکنیم کدام را تجربه کنیم.
درواقع اگر بتوانیم تمام توجهمان را بهصورت ۱۰۰ درصدی، روی قطب مثبت هر موضوعی قرار دهیم، بهشت را در همین دنیا میتوانیم تجربه کنیم؛ چون هیچ موضوع منفیای در زندگی تجربه نمیکنیم. اما ازآنجاکه شیطان وجود دارد و دشمنِ قسمخوردهی انسان است، تمام تلاشش را میکند تا توجه ما را روی قطب منفی (قطب متعلق به خودش) قرار دهد. (به همین دلیل قرار دادن ۱۰۰ درصد توجه روی قطب مثبتِ تمامی موضوعات، بسیار سخت است و لازم است خیلی روی خودمان کار کنیم).
شکرگزاری و رابطهی آن با قانون جذب
جالب است بدانی که احساس رضایتمندی و شکرگزاری از خداوند، جزء بهترین، بالاترین و نزدیکترین فرکانسها به خداوند است! (بهعبارتیدیگر، شکرگزاری بالاترین سطح فرکانسی است که میتوانیم ارسال کنیم)
زمانی که در حال شکرگزاری هستی، به دلیل اینکه فرکانسِ مربوط به شکرگزاری مثبت و از جایگاه بالایی برخوردار است، تو را به مدارهای بالاتری منتقل میکند و باعث میشود نعمتهای بیشتر و اتفاقات خوب بیشتری را تجربه کنی؛ حتی اگر در زمان انجام شکرگزاری، حالت خوب نباشد!
حالا هرچقدر بیشتر شکرگزاری کنی، به مدارهای بالاتری منتقل شده و نعمتها، ایدهها، شرایط و موقعیتهای دلخواهت بیشتر و بیشتر میشود. (به همین دلیل است که میگویند شکرِ نعمت، نعمتت افزون کند)
نکتهی مهم: حتی دربارهی چیزی که میخواهی اما هنوز آن را به دست نیاوردهای، احساس خوب داشته باش و به خاطر وجود آن شکرگزاری کن. (امیدوارم این کار جزئی از عادتت شود)
تمرین شکرگزاری بر اساسِ قانون جذب
لطفاً این تمرین را انجام بده: «حداقل ۱۰ مورد از آنچه که به خاطرش شکرگزار هستی را لیست کن».
دقت کن که لیستت لازم است حداقل ۱۰ مورد داشته باشد، البته سعی کن بیشتر از این مقدار را بنویسی؛ اگر لیستت کوتاه شد، مطمئن باش از داراییهای باارزشت آگاه نیستی؛ بیشتر فکر کن، دوباره به خودت و اطرافیانت نگاه کن، مطمئن باش چیزهای بزرگ و کوچک را مییابی که برایت بسیار ارزشمند هستند، اما تو آنها را ندیدهای.
نکته مهم: برای تجربهی بیشترین تأثیر این تمرین، از امروز، هرروز صبح بهمحض بیدار شدن و هر شب قبل از خواب، آن را انجام بده تا تأثیر عالی آن را پس از مدت کوتاهی در زندگیات تجربه کنی.
دوست من، اگر تمریناتی که در مطالب و مقالات سایتِ جهان بهتر به تو داده میشود را انجام ندهی، نتیجهای نمیگیری؛ یادت باشد هیچچیز در «تئوری بودن» وجود ندارد؛ این عمل است که اثرش قطعی است.
لذت بردن از زندگی و داشتهها
هدف ما از رسیدن به خواستهها و اهدافمان، رسیدن به لذت بیشتر در زندگی است؛ برای مثال، اگر یک خودروی زیبا و با امکانات بالا میخواهید، رسیدن به آن خودرو برای شما موجب لذت بردن بیشتر از زندگی خواهد بود؛ یا اگر خانهای بزرگ، زیبا و با امکانات رفاهی میخواهید، رسیدن به آن خواسته، موجب لذت بردن بیشتر از زندگی در کنار خانواده خواهد بود؛ ما هر خواسته یا هدفی که داریم، برای رسیدن به لذت بیشتر از زندگی و آسایش بیشتر است.
ازآنجاکه شاد بودن و لذت بردن از زندگی و داشتههایمان، یک نوع شکرگزاری است و باعث افزایش نعمتها میشود؛ برای رسیدن به خواستههای بعدی، لازم است از زندگی و داشتههای فعلیمان لذت ببریم و شکرگزار آنها باشیم؛ این یکی از شرطهای رسیدن به نعمتها و خواستههای بیشتر است.
جذب ثروت بیشتر با قانون جذب
همانطور که قبلاً گفتم، قانون جذب بر میزان ثروت، سلامتی، احساس خوشبختی، شادی و روابط تأثیر مستقیم دارد؛ حالا اگر بخواهیم با استفاده از قانون جذب به ثروت بیشتری برسیم؛ لازم است باورهای درستی داشته باشیم و کار درست را در زمان درست انجام دهیم!
ازآنجاکه این موضوع از حوصلهی این مقاله خارج است، پیشنهاد میکنم اگر به موضوع کسب ثروت بیشتر علاقه دارید، حتماً مقالهی «وضعیت مالی شما در آینده» را مطالعه کنید.
طبق قانون جذب، کلامِ تو کارِ درخواست را انجام میدهد!
اگر یادت باشد قبلاً گفتم که «توجه کردن» شکلهای مختلفی دارد: فکر کردن، صحبت کردن، دیدن، خواندن، شنیدن، تجسم کردن و نوشتن.
حالا جالب است بدانی که صحبت کردن یکی از قویترین فرکانسها را دارد و به همین دلیل است که حضرت عیسی مسیح (ع) میگوید: «از کلام تو بر تو حکم میشود».

کلام تو، عصای معجزهگر توست – مرحلهی درخواست قانون جذب (اصول قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
صحبت کردن بسیار قدرتمند است و به همین دلیل باید مراقب باشیم که از قدرت کلام خود به ضررمان استفاده نکنیم! ما در هر زمان و در هر مکانی میتوانیم از این قدرت برای دستیابی به خواستهها و خلق آیندهای زیبا استفاده کنیم.
حالا چگونه باید از این قدرت ارزشمند برای رسیدن به خواستههایمان استفاده کنیم؟
اجازه بده یک مثال بزنم: وقتیکه وارد فروشگاهی میشوی، حتی اگر میلیاردها تومان پول داشته باشی، تا زمانی که فرایند زیر را طی نکنی، نمیتوانی خواستهی خود را به دست بیاوری:
- فکر کردن: دربارهی چیزهایی که میخواهیم، فکر میکنیم.
- انتخاب کردن: انتخاب میکنیم که چه چیزی را میخواهیم.
- درخواست کردن: درخواست خود را برای دریافت خواسته، ارائه میکنیم.
- باور کردن: باور میکنیم که خواستهی ما میتواند به ما داده شود.
- دریافت کردن: خواستهی خود را دریافت میکنیم.
این پنج گام دقیقاً مشابه گامها برای رسیدن به خواسته در قانون جذب است!
معمولاً ما دو گام اول را بهخوبی انجام میدهیم؛ اما درباره گام سوم اطلاعاتی نداریم؛ یکی از روشهای درخواست، صحبت کردن دربارهی خواسته است.
به همین دلیل است که در دعا کردن، دربارهی خواستههایمان با خداوند صحبت میکنیم!
تجسم خلاق و رابطهی آن با قانون جذب
اگر بخواهم تجسم خلاق را توضیح دهم، آن را اینگونه توضیح خواهم داد: «تجسم خلاق، یعنی استفاده از قدرت تخیل و خلق و دیدن تصاویری ذهنی دربارهی موضوعی، آنگونه که خودمان دوست داریم باشد».
تجسم کردن یکی از بهترین راههای توجه کردن به موضوعی خاص میباشد و یکی از قویترین فرکانسهایی است که ارسال میکنیم؛ البته این فرکانس هم میتواند مثبت باشد، هم منفی؛ درنتیجه باید مراقب باشیم که از آن به ضرر خود استفاده نکنیم.
اگر بخواهیم از تجسم خلاق برای رسیدن به خواسته استفاده کنیم، لازم است ابتدا به مکانی آرام و بیسروصدا برویم تا بتوانیم تمرکز داشته باشیم؛ سپس باید چهار گام را انجام دهیم:
- در نظر گرفتنِ یک خواسته و هدف…
- تجسم کردن (خلق تصاویر ذهنی) آن بهطوریکه واضح باشد به آن خواسته یا هدف رسیدهای؛ لایقش هستی و از داشتنِ آن لذت میبری.
- سپس به خاطرِ داشتنِ آن خواسته شکرگزاری کن و آن خواسته را رها کن.
- خارج شدن از آن فضا و برگشتن به فضای حقیقی زندگی
نکتهی مهم: زمانی که برای تجسم خلاق قرار میدهی باید مدیریتشده باشد؛ در هر شبانهروز چیزی حدود ۵ تا ۲۰ دقیقه کافی است (برای مثال: ۱۰ دقیقه صبح و ۱۰ دقیقه شب)؛ زیادهروی در این کار اصلاً مفید نیست.
نکته: وجود هرگونه احساس بد و منفی در تجسم، به این معنی است که آن را درست انجام نمیدهی.
رها کردن خواستهها
شاید این خیلی منطقی به نظر نیاید؛ اما یکی از شرطهای رسیدن به خواسته، رها کردنِ آن است!
رها کردن خواسته به این صورت است:
- خواستهی خود را انتخاب میکنی.
- خواستهی خود را درخواست میکنی.
- خواستهی خود را رها میکنی؛ بهگونهای که انگار اکنون به آن خواسته رسیدهای و شکرگزار آن هستی.
باید به احساس آرامش برسی؛ آرامشی که از آگاهیِ اینکه کائنات درخواستت را دریافت کردهاند و اکنون مسئول آن هستند، نشأت میگیرد؛ این آرامش تو را به سمت آن خواسته سوق میدهد.
نکته: اگر به خواستهی خود بچسبید؛ آن خواسته را دریافت نخواهید کرد، مگر زمانی که آن را رها کنید.
وجود فاصلهی زمانی در عملکرد این قانون
برخی از افراد فکر میکنند قانون جذب مانند یک غولِ چراغ جادو است که راهی سریع برای رسیدن به خواستهها بوده و جادوییوار عمل میکند؛ اما این طرز تفکر کاملاً غلط است!
حقیقت این است که قانون جذب یک قانون طبیعی است و خواستهی ما را از راههای کاملاً طبیعی و منطقی به ما میرساند. جالب است بدانی از زمانی که شروع به ارسال فرکانس میکنیم، تا زمانی که نتیجهی آن را در زندگیمان تجربه کنیم، یک فاصلهی زمانی وجود؛ هرچند ممکن است این فاصلهی زمانی کمی طولانی شود، اما در این فاصله، نتایج و نشانههای کوچک و بزرگ مختلفی را تجربه میکنیم.
دلیلِ اینکه بین درخواست و دریافت یک فاصلهی زمانی نامشخص وجود دارد، این است که فرصت داشته باشیم تا اگر چیزی را بهصورت اشتباهی درخواست کردهایم، آن را اصلاح و یا تغییر دهیم؛ این هم یکی دیگر از نعمتهای ارزشمند خداوند است.
اجازه بده یک مثال بزنم: در حال رانندگی در خیابان هستی و برای لحظاتی کوتاه، تصاویری مربوط به یک تصادف در ذهنت تولید میشود؛ در این صورت یک فرکانس با چنین مشخصاتی به جهان هستی ارسال میشود و اتفاقاتی همجنس این تصاویر درخواست میشود؛ اگر این فاصلهی زمانی وجود نمیداشت، در کسری از ثانیه خواستهات اتفاق میافتاد؛ به نظرت این خوب میبود؟! (واقعاً همهچیز در دنیا به هم میریخت).
بنابراین این فاصلهی زمانی وجود دارد تا ما در این فاصله بتوانیم تصمیم خود را تغییر دهیم؛ هرچند همهی ما دوست داریم خواستههای آگاهانهی خود را خیلی زود به دست بیاوریم، اما این فاصلهی زمانی اجازه نمیدهد چه خواستههای آگاهانه و چه خواستههای ناآگاهانه، بلافاصله اجابت شود؛ این فاصلهی زمانی بین درخواست تا دریافت، واقعاً نعمتِ ارزشمندی است! نظرِ تو دراینباره چیست؟
خانهتکانی قلب و ارتباط آن با قانون جذب
همانطور که میدانی، قلب جایگاهِ احساسات است و ارتباط مستقیمی با افکار و احساسات دارد؛ برای اینکه بتوانی راحتتر به قطب مثبت هر موضوع توجه کنی و برای اینکه بتوانی در لحظات بیشتری از شبانهروز، احساس خوبی داشته باشی و فرکانس مثبت بیشتری به جهان هستی ارسال کنی، باید قلبت پاک و خالی از تیرگی باشد؛ بنابراین قلبت را از هرچه کینه، دشمنی، نفرت، خشم و… هست، خالی کن تا زندگی را بهصورت دیگری تجربه کنی! (برای خانهتکانیِ قلب، باید روی خودمان کار کنیم؛ باید با خودمان صلح کنیم و همهی ظلمها و بدیها را ببخشیم تا رها شویم؛ این کار نیاز به زمان دارد، لطفاً عجله نکن)

پندار نیک و رابطهی آن با بر گفتار و رفتار بر اساس قانون جذب (نکات مهم قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
این جملهی کلیدی را برای همیشه به خاطر بسپار: «احساس خوب = اتفاقات خوب، احساس بد = اتفاقات بد».
نتیجهی درک و یادگیری این قانون چیست؟
برخی از افراد نتایجِ درک و یادگیری قانون جذب را اینگونه بیان میکنند؛ اما من این موارد را نتایج درک و یادگیری این قانون نمیدانم و حتی با برخی از آنها مخالف هستم:
- با درک قانون جذب به کسب نتایج بهتر امیدوار میشویم.
- انگیزه و توان زیادی کسب میکنیم.
- خداوند را نزدیکتر و حامی خود احساس میکنیم.
- احساس میکنیم خودمان در سرنوشتمان دخالت داریم.
- با قانون جذب رؤیاها میدانیم که برای مدتی بهصورت متمرکز در مسیری تلاش و اقدام کنیم، حتماً نتایج دلخواه را کسب میکنیم. (همین اثر را قانون جذب پول و قانون جذب عشق نیز در زندگیمان میگذارند)
- قانون جذب در ما روحیهی جنگجویی شکستناپذیر ایجاد میکند تا برای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان همیشه در تلاش و تکاپو باشیم.
- این قانون نمیگذارد ما هرگز از رحمانیت خداوند ناامید شویم و همیشه باید در چالشهای زندگی مثبت نگر و امیدوار باشیم.
حالا بیا هرکدام از این موارد را باهم بررسی کنیم و من در پایان، نتایجِ اصلی و حقیقیِ درک و یادگیری قانون جذب را برایت توضیح میدهم: (احتمالاً در برابر برخی از موارد بررسیشده بهشدت مقاومت خواهی کرد و آن را قبول نخواهی داشت؛ این موضوع طبیعی است؛ سعی کن مقاومت را کنار گذاشته و حقیقت را دریابی)
بررسی مورد اول: قانون جذب ربطی به امیدوار شدن یا نشدن برای کسب نتایج بهتر، ندارد؛ با توجه به اینکه جهان دوقطبی است، اگر از این قانون بر ضد خود استفاده کنید، نتایج همیشه و ۱۰۰ درصد منفی و غیر دلخواه خواهد بود. بنابراین این مورد یکی از نتایج درک و یادگیریِ قانون جذب نیست!
بررسی مورد دوم: این مورد هم ربطی به قانون جذب ندارد؛ زیرا انگیزه و توان، به کاری که میخواهد انجام شود مربوط است و عشق و علاقهی فرد به آن کار، تعیینکنندهی میزانِ انگیزه و توان برای انجام آن کار خواهد بود.
بررسی مورد سوم: این مورد درست است، اما از نتایج اصلیِ درک و یادگیری قانون جذب نیست.
بررسی مورد چهارم: این مورد از پایه غلط است؛ زیرا ما چیزی به نام سرنوشت نداریم! بر اساس قانون جذب به این یقین رسیدم که هر فردی خودش خالق تکتکِ شرایط و اتفاقات آیندهی خودش است؛ درواقع سرنوشت را خودمان برای خودمان خلق میکنیم. (دراینباره بیشتر صحبت خواهم کرد)
بررسی مورد پنجم: نمیدانم اسامی خاصی مثل «قانون جذب رؤیاها، قانون جذب پول و ثروت، قانون جذب عشق، قانون جذب سلامتی و…» از کجا پدید آمد؛ اما میدانم که این نامها صرفاً جهت پیچیده نشان دادن قانون جذب استفاده میشوند؛ برخی از افراد فکر میکنند که اگر قانون جذب را قانونی پیچیده و عجیبوغریب نشان دهند میتوانند از این کار سود ببرند؛ اما دوستِ من، حقیقت این است که ما یک قانون جذب بیشتر نداریم؛ بقیهی اسامی دروغین هستند. در مورد بخش دومِ این مورد: با توجه به اینکه جهان دوقطبی است، این مورد نیز رد میشود؛ زیرا ممکن است توجه فرد در طول مسیر بر روی قطب منفیِ موضوع باشد و الزاماً نتیجهی دلخواه را کسب نمیکند.
بررسی مورد ششم: اینکه روحیهی شکستناپذیر داشته باشیم به ایمان ما مربوط است و قانون جذب در آن تأثیری ندارد. همچنین اگر شما قانون جذب را بهخوبی درک کنید و بر اساسِ آن زندگی کنید، نیازی به جنگیدن برای رسیدن به هدفتان نیست؛ شما خواستههای خود را بهراحتی به دست خواهید آورد.
بررسی مورد هفتم: این مورد میتواند درست باشد؛ البته درک رحمانیت خداوند و عدم ناامیدی به خودِ فرد بستگی دارد، اما فردی که قانون جذب را درک کرده باشد، بهتر میتواند رحمانیت خداوند را درک کند و بیشتر میتواند امیدوار باشد. البته این مورد نیز جزء نتایجِ اصلی قانون جذب نیست.
خواهش میکنم قبل از پذیرفتنِ قانون جذب، ابتدا آن را بهخوبی درک کن!
نتیجهی حقیقیِ درک و یادگیری این قانون
نتیجهی اصلی و حقیقیِ درک و یادگیری قانون جذب فقط یک مورد مهم است: «میتوانی زندگیات را آنجوری که دوست داری و میخواهی، خلق کنی و بهتمامی خواستههای خود دستیابی؛ میتوانی به آن میزان از ثروت، سلامتی، شادی و سعادتمندی که میخواهی دست پیدا کنی»؛ البته به شرطی بهدرستی از این قانون استفاده کنی.
چقدر میتوانی این جمله را باور کنی؟ این دستاورد چقدر برایت ارزشمند است؟
دوست من، بزرگترین خواستهای که میتوانستی از خدا داشته باشی، زندگی کردن بوده است؛ اکنون اگر نفس میکشی و قلبت میتپد، این درخواستت اجابت شده است! هرگونه درخواست دیگری که داشته باشی، هرچقدر هم بزرگ، بازهم بسیار کوچک است؛ چون به بزرگیِ نعمت زندگی نمیرسد!

زندگی بزرگترین و دستنیافتنیترین نعمت است (راز قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
من همیشه میگویم: «زندگی، بزرگترین و دستنیافتنیترین نعمت است؛ هر نعمت دیگری که بتوانید نام ببرید، فقط زیرمجموعهای از نعمتِ زندگی است و به بزرگیِ نعمت زندگی نمیرسد؛ اگر اکنون زنده هستید، بدانید که به هر خواستهای که در وجودتان شکل میگیرد، میتوانید برسید».
هرچند بار که لازم است، جملهی بالا را بخوان تا آن را بهخوبی درک کنی!
عمل و زندگی بر اساسِ این قانون
اگر قانون جذب و آگاهیای که در این مقاله به دست میآوری را بهخوبی درک کرده باشی؛ امکان ندارد که اصول آن را در زندگیات پیادهسازی نکنی و بر اساس آن عمل و زندگی نکنی!
اگر این مقاله را بهخوبی مطالعه کنی و قانون جذب را بهخوبی درک کنی و اصول آن را در زندگیات پیادهسازی کنی، در آینده نتایجی را کسب خواهی کرد که اکنون در تصورت نمیگنجد! ایدهها، شرایط و موقعیتهایی را تجربه خواهی کرد که تو را به اهدافت (مثل استقلال مالی، سلامتی، شادی و…) میرساند؛ اطمینان دارم از اتفاقاتی که برایت رخ خواهد داد، حیرتزده خواهی شد.
اما اگر این مقاله را خواندی و به این آگاهیای که به دست آوردی، عمل نکردی، در حقیقت نهتنها سرمایهات (وقتت) را هدر دادهای؛ بلکه قدرت خلق آگاهانهی زندگیات را نیز از دست میدهی و زندگی میکنی، درعینحالی که قانون جذب بر لحظهلحظهی زندگیات تأثیرگذار است و تو آن را باور نکردی.
نکته: برای عمل کردن بر اساسِ قانون جذب و پیادهسازی اصول آن در زندگیات، ابتدا باید با تمام وجودت بپذیری که خودت مسئول ۱۰۰ درصدی زندگیات هستی، نه هیچکس دیگری؛ اگر این نکته را نپذیری، نمیتوانی بهدرستی بر اساس قانون جذب عمل کنی؛ در این صورت درواقع قدرت خلق زندگیات را به بیرون از درونت واگذار خواهی کرد.
نکته: عمل به مطالب این مقاله و زندگی بر اساسِ قانون جذب، باید جزئی از عادت شما شود؛ نه صرفاً یک واقعهی گه گاهی!
ایمان به قانون جذب
شرط پیادهسازی اصول قانون جذب در زندگیات و عمل بر مطالب این مقاله، داشتن ایمان به حقیقت بودن این قانون است!
البته لازم است این نکته را یادآور شوم که ما چه قانون جذب را بشناسیم چه نشناسیم، چه آن را حقیقت بدانیم چه ندایم، بههرحال، تکتکِ لحظات زندگیمان بر اساس این قانون توسط خودمان خلق میشود؛ اما اگر به حقیقت داشتنِ این قانون ایمان داشته باشیم و بپذیریم که خودمان مسئول ۱۰۰ درصدی زندگیمان هستیم، در آن صورت قدرت آن را پیدا میکنیم که به تمامی خواستههایمان دستیابیم.
زمانی که به حقیقت داشتنِ قانون جذب ایمان داریم، سعی میکنیم بر اساسِ آن زندگی کنیم و زمانی که بر اساسِ این قانون قدرتمند زندگی کنیم، نتایجی که در زندگی تجربه خواهیم کرد، فوقالعاده خواهند بود.
آیا میخواهی با قدرت قانون جذب آشنا شوی؟
برای اینکه با قدرت قانون جذب آشنا شوی، پیشنهاد میکنم ابتدا یک خواستهی کوچک را در نظر بگیری؛ مثل نوشیدن یک فنجان قهوه، میل کردن یک خوراکی موردعلاقه، پیدا کردنِ یک جای مناسب برای پارکِ خودرو و…؛ سپس برای رسیدن به آن خواسته، بر اساسِ مطالبی که در این مقاله دربارهی قانون جذب یاد گرفتهای عمل کن تا خواستهی خود را تجربه کنی!

قانون جذب بسیار قدرتمند و دقیق است (دقت قانون جذب کائنات، قانون جذب عشق و قانون جذب پول)
زمانی که به خواستهی خود میرسی، اگر این موضوع را یادت باشد که قدرت قانون جذب را آزمایش کردهای، بسیار شگفتزده خواهی شد، که چطور و از چه راههای مختلفی که حتی فکرش را هم نمیکردی به خواستهی خود رسیدهای. کسب کوچکترین نشانه و یا نتیجه، باید اعتقادت را تقویت کند؛ باید در آن لحظه متعهد شوی که عمل بر این مطالب را ادامه دهی تا بتوانی خواستههای بزرگتری را به دست بیاوری.
شک و تردید و تأثیر آن در قانون جذب
اگر دربارهی رسیدن به خواستهها و رؤیاهایت دچار شک و تردید شوی، این شک و تردید بهتنهایی میتواند تو را از مداری که خواستهات در آن قرار دارد، دورت کند و تا زمانی که این احساس را داشته باشی، به مدارهای پایینتر منتقل میشوی!
در مدارهای پایینتر، اتفاقات، شرایط و تجربیات منفیِ بیشتری وجود دارد و هرچقدر به مدارهای پایینتری منتقل شوی، تجربیات بدتر و غیر دلخواه بیشتری را در زندگیات تجربه میکنی؛ اما برعکس، در مدارهای بالاتر، اتفاقات، شرایط، ایدهها، موقعیتها و تجربیات مثبتِ بیشتری وجود دارد، هرچقدر به مدارهای بالاتری منتقل شوی، ثروت، سلامتی، شادی و خوشبختی بیشتر و همچنین تجربیات بهتر و دلخواه بیشتری را در زندگیات تجربه خواهی کرد.
تفاوت افراد و رفتارهای آنان در برابر قانون جذب
در برابر آگاهی دربارهی قانون جذب افراد به چند دسته تقسیم میشوند:
- عدهی بسیار کمی، قانون جذب را بهطور صحیح درک کردهاند و اصول آن را در زندگیشان پیادهسازی کردهاند و از آن نتیجه گرفتهاند؛ به همین دلیل اکثرشان این قانون را به دیگران نیز معرفی میکنند.
- عدهی بسیار زیادی، با قانون جذب آشنایی ندارند و احتمالاً چیزی دربارهی آن نشنیدهاند؛ اما اگر به آنها آگاهی کامل و صحیحی دربارهی قانون جذب داده شود، برخی از آنها به دستهی اول میپیوندند.
- عدهای دوست دارند قانون جذب را بهزور به مردم بقبولانند تا از طریق فروش «پکیج آموزشی قانون جذب» پول بیشتری به جیب بزنند. (برخی از این افراد انحرافات زیادی در مطالبشان دربارهی قانون جذب ایجاد میکنند)
- عدهای قانون جذب را درک نکردهاند، اما دربارهی آن صحبت میکنند و هر اطلاعاتی را، چه درست و چه نادرست، به طرف مقابلشان منتقل میکنند و حتی اکثر آنان از قانون جذب و اصول آن انتقاد میکنند.
- دستهی آخر، عدهای هستند که دوست ندارند افراد از قانون جذب آگاه شوند و آن را قبول کنند و اصول آن را در زندگی خود پیادهسازی کنند؛ درنتیجه هر کاری که از دستشان بربیاید انجام میدهند تا افراد به قانون جذب شک کنند و با استدلالهایی بهظاهر منطقی، تلاش میکنند که افراد را از پذیرفتن قانون جذب بازدارند. (این افراد نیز انحرافات بسیار زیادی را در مطالبشان درباره قانون جذب ایجاد میکنند)
ازآنجاییکه بسیاری از افراد یا قانون جذب را قبول ندارند و یا دوست ندارند افرادِ دیگری آن را بپذیرند؛ بر قانون جذب و اصول آن، برچسبهایی میزنند و بر اساس آن، قانون جذب را رد میکنند.
نکته: انحرافات زیادی دربارهی قانون جذب ایجاد شده است و من سعی کردهام در انتهای همین مقاله، آنها را مطرح و توضیحات لازم را ارائه کنم.
برخی میگویند: قانون جذب هیچ اساس علمی ندارد!
برخی از افراد میگویند قانون جذب هیچ اساسِ علمی ندارد؛ برای پاسخ به این جمله باید نکاتی را دربارهی علم بدانیم:
– نکتهی اول: علم ما انسانها همیشه محدود است و بشر تنها با جابهجایی محدودیتهای موجود (مرزها) علمی توانسته است علم خود را گسترش دهد.
– نکتهی دوم: علم فقط میتواند چیزی را بپذیرد که قابل تکرار باشد و با هر بار انجام آن، نتیجهای یکسان داشته باشد؛ مثلاً اگر خودکار خود را بافاصله از سطح زمین رها کنید، خودکار شما به زمین خواهد افتاد؛ اگر فردی یکمیلیون سال قبل یا یکمیلیون سال بعد، این عمل را انجام دهد، نتیجه یکسان است! علم این موضوع را میپذیرد. مثالی دیگر: اگر فلز سدیم و گاز کلر باهم ترکیب شود، سدیم کلراید (نمک) به دست میآید، نتیجهی این کار همیشه یکسان است و امکان ندارد چیز دیگری به دست بیاید؛ علم این موضوع را نیز میپذیرد.
اما علم فعلی ما نمیتواند این موضوع را بپذیرد که مثلاً دو نفر وارد شغل یکسانی شوند (در شهری یکسان و در مکانی یکسان) و یکی از آنها ورشکسته شود اما دیگری بسیار موفق و ثروتمند شود؛ علم در حال حاضر در پذیرش چنین موضوعی ناتوان است!
در حقیقت اساسِ قانون جذب علمی است، اما به دلیل اینکه این قانون بر اساس فرکانس ما عمل میکند و طبق هر فرکانس دریافتی نتایج همجنس آن فرکانس را در زندگیمان ایجاد میکند و این نتایج با توجه به نوع فرکانس متفاوت است و همچنین بین ارسال فرکانس تا ایجاد نتیجه، یک فاصلهی زمانی نامشخص وجود دارد، علمِ فعلی نمیتواند آن را بهطور کامل بپذیرد! مانند موضوع انرژیدرمانی که علم آن را هم نمیتواند بپذیرد؛ ولی هردوی آنها حقیقت دارند.
چرا ذهن ما در برابر پذیرفتن قانون جذب مقاومت میکند؟
شاید تو هم این سؤال برایت ایجاد شود که: «من این مطالب را خواندم و میدانم حقیقت دارد؛ اما باور کردنش برایم سخت است؛ دلیل آن چیست؟»
اینکه نمیتوانی این مطالب را باور کنی، دو دلیل دارد: دلیل اول این است که منطق ما نمیتواند بهراحتی این موضوعات را بپذیرد؛ دلیل دوم این است که هنوز به درک کاملی از قانون جذب نرسیدهای و در حال حاضر، در مداری حضور داری که درک و پذیرفتن قانون جذب بهصورت کامل برایت قابلدسترسی نیست.
اما اصلاً نگران نباش، این طبیعی است؛ جالب است بدانی که بسیاری از افراد در ابتدا قانون جذب و حتی اصول موفقیت و تحول فردی را باور نمیکنند، چون هنوز وارد مدارهای بالاتر نشدهاند و مفاهیم برایشان قابلدرک نیست!
همانطور که من توانستم، تو هم میتوانی به مدارهای بالاتری منتقل شوی تا پذیرش قانون جذب برایت ممکن شود؛ برای این کار پیشنهاد میکنم فایل صوتی این مقاله را از بخش دانلودهای همین مقاله دانلود کرده و بارها و بارها آن را گوش دهی و یا فایل PDF این مقاله را دانلود کرده و بارها و بارها آن را مطالعه کنی؛ همچنین پیشنهاد میکنم مقالهی قانون جذب در قران را نیز مطالعه کنی تا حقایق بیشتری برایت روشن شود.
پسازآنکه قانون جذب را پذیرفتی، لطفاً یکبار برای همیشه آن را امتحان کن؛ فقط سه ماه بر اساسِ آن زندگی کن؛ فقط سه ماه اصول آن را در زندگیات پیادهسازی کن (نتایج را از همان هفتهی اول خواهی دید)؛ اطمینان دارم نتایجی که کسب خواهی کرد فوقالعاده خواهد بود و تو را شگفتزده خواهد کرد؛ سپس وقتیکه نتیجهی واقعی را دیدی، راحتتر میتوانی حقیقت این قانون را باور کنی؛ وقتی این موضوع را تجربه کردی، به خودت قول بده و متعهد باش که تا ابد بر اساس این قانون زندگی کنی.
قانون جذب نیاز به قدرت دهی ما ندارد!
موضوع جالب و خندهداری که در تحقیقاتم با آن مواجه شدم این بود که گاهی برخی از افراد از چگونگیِ قدرت دادن به قانون جذب صحبت میکنند؛ درواقع برخی از افراد فکر میکنند که قانون جذب مثل یک لامپ، مصرفکنندهی انرژی است و یا مثل یک باطری، میزان خاصی انرژی دارد و بعد از مدتی تمام میشود و لازم است که به آن انرژی دهیم تا دوباره فعال شود! خندهدار است مگر نه؟
حقیقت این است که این انحرافات توسط دستههای ۳ و ۴ و ۵ که در بخشِ «تفاوت افراد و رفتارهای آنان در برابر قانون جذب» که قبلاً در همین مقاله توضیح دادم، ایجاد میشود؛ این نوع تفکرات دربارهی قانون جذب، اشتباه و بیاساس است و کسی که اینگونه دربارهی قانون جذب فکر یا صحبت میکند، این قانون را بهخوبی درک نکرده است!
اجازه بده یک مثال بزنم: مگر قانون گرانش زمین (قانون جاذبهی زمین)، نیاز به انرژی دهی دارد؟ خیر! قانون جذب نیز بدون نیاز به انرژی، تا زمانی که این جهان مادی وجود داشته باشد، وجود دارد.
اعتقادات غلط و خطرناک دربارهی قانون جذب (انحرافها)
در این بخش، به خاطر سؤالات زیادی که دوستان برایم ارسال کرده بودند، تصمیم گرفتم انحرافهای واردشده به قانون جذب را بررسی کرده و توضیح دهم؛ که عبارتاند از:
جهان هستی و کائنات منشأ همهچیز هستند.
اگر فکر میکنی که جهان هستی و کائنات منشأ همهچیز هستند و صرفاً با فکر کردن به خواستهها، میتوان به آنها رسید، کاملاً در اشتباه هستی و احتمالاً قانون جذب را اشتباه درک کردهای!
حقیقت این است که خداوند خالقِ جهان هستی، کائنات و قانون جذب است و برای اینکه بتوانی به خواستهی خود برسی، بر اساس مطالبی که در این مقاله گفته شد، لازم است اصول قانون جذب را در زندگیات پیادهسازی کنی و بر اساس آنها عمل کنی؛ صرفاً فکر کردن به اهداف و آرزوها، تو را به آنها نمیرساند.
قانون جذب میگوید به هرچه فکر کنی به طرف تو جذب میشود.
این طرز تفکر نیز غلط است و افرادی که اینگونه فکر میکنند، در حقیقت قانون جذب را بهخوبی درک نکردهاند.
قانون جذب بر اساسِ فرکانس عمل میکند نه افکار؛ در ضمن همانطور که گفته شد افکار، فرکانسِ قدرتمندی ندارند؛ در حقیقت این باورها هستند که فرکانس بسیار قدرتمندی دارند و بر زندگی ما مستقیماً تأثیرگذارند.
اگر لازم است این مقاله را مجدداً از ابتدا مطالعه کن تا قانون جذب را بهتر درک کنی.
باید افکار مثبت را جذب کرد!
برخی دیگر، معتقدند که افکار مثبت را باید جذب کرد؛ این افراد نیز اصلاً قانون جذب را درک نکردهاند. فردی که قانون جذب را درک کرده باشد، میداند که افکار مثبت جذب کردنی نیستند؛ میداند که افکار مثبت یا منفی توسط ذهن انسان تولید میشود.
قانون جذب به ما همهچیز میدهد؛ فقط کافی است خیالبافی کنیم و خود را در آیندهی مطلوبمان متصور شویم و کلاً مثبتها را ببینیم.
دقت کن، درست است که با زندگی کردن بر اساسِ قانون جذب میتوانی به تمامی خواستههایت دست پیدا کنی؛ اما نه اینکه صرفاً تجسم خلاق داشته باشی و هیچ کاری در زندگیات انجام ندهی!
بله، این درست است که تجسم خلاق یکی از راههای بسیار قدرتمند برای «توجه کردن» است؛ اما اگر قانون جذب را بهدرستی درک کرده باشی، میدانی که صرفاً تجسم کردن دربارهی خواستهها، تو را به آنها نمیرساند؛ در ضمن همانطور که قبلاً در این مقاله توضیح دادم، تجسم خلاق در هر شبانهروز باید چیزی حدود ۵ تا ۲۰ دقیقه باشد؛ زیادهروی در این کار اصلاً مفید نیست.
دربارهی بخش سوم این جمله نیز میگویم: بله، البته که باید توجه خود را روی مثبتها قرار دهیم؛ زیرا توجه کردن بر اتفاقات، ویژگیها، نکات و موضوعات مثبت، احساس خوب ایجاد میکنند و باعث انتقال فرد به مدارهای بالاتر میشود. (بر اساسِ قانون جذب، احساس خوب = اتفاقات خوب)
صرفاً با فکر مثبت میتوان به خواستهها رسید
بازهم میگویم، فردی که اینچنین دربارهی قانون جذب فکر میکند و اعتقادش بر این اساس است؛ قانون جذب را از پایه اشتباه درک کرده است و شاید هم اصلاً آن را درک نکرده باشد و صرفاً نظر شخصی خود را مطرح میکند.
اگر این مقاله را یکبار دیگر از ابتدا مطالعه کنی، متوجه میشوی که قانون جذب هرگز نمیگوید که صرفاً با فکر مثبت داشتن میتوانی به خواستههایت دست یابی.
نقلقول: «ما به دنیا نیامدهایم که کاری انجام دهیم، کار و عمل کردن ما به جهان نشان میدهد که چیزی نداریم و این باعث میشود که به قانون جذب شک کنیم؛ در این صورت بههیچعنوان نمیتوانیم از جادوی فکر مثبت استفاده کنیم».
میبینی؟ حالا بهتر میتوانی درک کنی که چه انحرافات خندهداری وارد تعاریف و مفاهیم قانون جذب شده است!
بگذار من این جملهی انحراف یافته را تصحیح کنم: «ما به این جهان نیامدهایم که زجر بکشیم و بدبختی را تجربه کنیم؛ زجر و بدبختی باعث احساس منفی میشود و بر اساس قانون جذب، نمیتوانیم به خواستهها و اهدافمان دست یابیم؛ مگر اینکه باورهای خود را تصحیح کنیم و احساسمان را خوب نگه داریم و برای رسیدن به اهداف و خواستههایمان عمل کنیم».
نکات مهم:
– کار و عمل جزئی از اصول قانون جذب هستند؛ این جملهی کلیدی را به یاد داشته باش: «عمل، اثرش قطعی است».
– قانون جذب جادویی نیست و چیزی به اسم جادو یا فکر جادویی یا جادوی فکر مثبت در قانون جذب وجود ندارد.
نقلقول: «برنامهریزی برای رسیدن به اهداف نشاندهندهی این است که شما به جهان ایمان ندارید، پس قانون جذب برای شما عمل نخواهد کرد؛ اصولاً شک کردن در این قانون کفر حساب میشود و بهشدت منفی است».
بازهم عدم درک صحیح قانون جذب باعث ایجاد چنین تفکری دربارهی جهان و این قانون شده است!
نکتهی اول: برنامهریزی برای رسیدن به اهداف، توجهات را بر روی رسیدن به آن اهداف قرار میدهد، که بر اساسِ قانون جذب، این کار باعث گسترش و ورود آن اهداف به زندگیات میشود.
نکتهی دوم: مهم نیست که به قانون جذب اعتقاد داریم یا نه، قانون جذب از ابتدای خلقت جهان هستی بوده و تا روزی که این جهان وجود داشته باشد، این قانون نیز وجود خواهد داشت؛ تنها تفاوتی که اگر به قانون جذب اعتقاد داشته باشیم، وجود دارد، این است که بهصورت آگاهانه سعی میکنیم بر اساسِ اصولِ آن زندگی کنیم و خودمان خالق زندگیمان باشیم.
نکتهی سوم: شک کردن دربارهی قانون جذب کفر نیست، بلکه یک فرصت است؛ فرصتی برای شناختِ بهتر آن؛ من خودم، روزهایی که برای اولین بار با این قانون آشنا شدم، پس از مدتی به آن شک کردم! و این شکِ من نسبت به قانون جذب، باعث شد که شروع کنم به مطالعه و تحقیقات دربارهی آن و در ادامه، دربارهی اصول موفقیت، رسیدن به استقلال مالی و ثروت؛ اکنون شما در حال مطالعهی واقعیترین اطلاعات دربارهی قانون جذب هستید که حاصل بیش از شش سال تحقیق و بررسی است؛ اکنون در صحت مطالب این مقاله هیچ شکی ندارم.
زمان در قانون جذب معنایی ندارد.
برخی از افراد معتقدند که: «قانون جذب برای برآورده کردن خواستههای شما هرگز به زمان نیاز ندارد؛ درواقع قرار دادن یک مهلت زمانی برای این قانون، یک توهین بزرگ به آن است و اگر برای آن زمان تعیین کنید، محال است آرزوی شما را برآورده کند».
این طرز تفکر نیز به دلیل عدم درک قانون جذب شکل گرفته است؛ توضیح صحیح اینگونه است:
«زمانی که خواستهای در وجودت شکل میگیرد، درخواستت به جایی میرود که در آن، زمان و مکان وجود ندارد؛ حقیقت این است که پاسخِ درخواستت بلافاصله پس از درخواست کردن به وجود میآید و در مدار مشخصی قرار میگیرد؛ اگر تو در همان مداری باشی که پاسخِ خواستهات قرار گرفته است، خیلی سریع به خواستهات میرسی؛ اما اگر در آن مدار نباشی، با توجه به فاصلهی مدار فعلیات تا آن مداری که پاسخِ خواستهات در آن قرار دارد، یک فاصلهی زمانی به وجود میآید و این فاصلهی زمانی با نزدیک شدنِ مدارِ فعلیات به آن مدار، کوتاهتر میشود و زمانی که وارد آن مدار شوی، بهسرعت به خواستهات دست مییابی.
اگر هرگز وارد آن مدار نشوی، هرگز به آن خواسته دست نخواهی یافت؛ نه به خاطر اینکه پاسخی برای خواستهات وجود ندارد، بلکه به خاطر اینکه تو نتوانستهای وارد آن مدار شوی!»
نکته: تعیین کردن زمان برای رسیدن به اهداف و خواستهها، نهتنها بد نیست، بلکه یکی از تمرینات عملیِ مربوط به قانون جذب است که در همین مقاله مطرح شد.
نقلقول: «قانون جذب با هر نوع چالشی مخالف است؛ زیرا یک چالش، حرکت بهسوی افکار منفی است و جهان افکار منفی را دوست ندارد.»
نمیدانم این تعاریف از کجا و بر چه پایه و اساسی به قانون جذب ربط داده شده است؛ اما هیچ شکی ندارم افرادی که اینگونه دربارهی قانون جذب صحبت میکنند، درک اشتباهی دربارهی این قانون دارند.
جهان همواره گسترش مییابد؛ این، یک قانون است و نام این قانون را میتوان قانون گسترش قرار داد.
ازآنجاکه جهان همواره در حال گسترش است و گسترش جهان نیازمند تحقق یافتنِ خواستههای ما است و ازآنجاکه تحقق یافتنِ خواستهها نیازمند وجود خواستهها است و ازآنجاکه مشکلات و چالشهای زندگی باعث به وجود آمدنِ خواستههای جدید برای هر انسان است؛ پس هرگز روزی نخواهد رسید که انسان بدون مشکل و چالش باشد؛ چالشها وسیلهای هستند برای گسترش جهان؛ بنابراین این طرز تفکر که قانون جذب با چالشها مخالف است، بر اساسِ قانون گسترش، رد میشود.
نکته: جملهی «جهان افکار منفی را دوست ندارد» نیز غلط است؛ برای جهان هستی فرقی ندارد ما افکار مثبت داشته باشیم یا افکار منفی؛ نتیجهی آن را خودمان تجربه خواهیم کرد؛ درواقع این ما هستیم که افکار منفی را دوست نداریم.
قانون جذب احساس دلسوزی را از ما میگیرد.
برخی از افراد معتقدند: «اگر قرار است به هیچ موضوع منفی فکر نکنیم، پس عملاً نباید به فکر مؤسسات خیریه و انسانهای فرودست باشیم؛ چون اگر به فقر و بدبختی فکر کنیم، قطعاً فقیر و بدبخت خواهیم شد».
همانطور که حدس میزنی، این نوع طرز تفکر نیز به دلیل عدم درک صحیح این قانون است!
قانون جذب میگوید: «توجه کردن به قطب منفیِ یک موضوع، اتفاقات، شرایط و تجربیات همجنس با آن قطب (متعلق به آن موضوع) را در زندگیات گسترش میدهد».
در حقیقت «انفاق کردن» توجه کردن به قطبِ منفی پول و ثروت نیست و باعث فقر و ناتوانی نمیشود؛ اما اگر توجه خود را روی افراد فقیر قرار دهیم و با افراد فقیر رفتوآمد داشته باشیم، نتیجه، فقر و ناتوانی بیشتر در زندگی خودمان خواهد بود. (حتی اگر خوشمان نیاید، اما این، یک قانون است)
نکته: «انفاق کردن» با «دربارهی فقر فکر کردن» متفاوت است؛ «انفاق کردن» کاری درست، نیکو و پسندیده است اما «دربارهی فقر فکر کردن» یک کار کاملاً غلط خواهد بود؛ زیرا «فکر کردن» نیز یکی از شیوههای «توجه کردن» است و زمانی که فردی دربارهی فقر فکر میکند، درواقع، توجه خود را روی قطب منفیِ پول و ثروت قرار داده است و نتیجهی آن نهتنها فقر و ناتوانی بیشتر در زندگی او، بلکه در جامعه است.
قانون جذب قدرت زندگی را از ما میگیرد.
برخی از افراد معتقدند که، نقلقول: «برای اینکه به قانون جذب وفادار باشیم باید وقتمان را دائماً در آیندهی خیالی که منتظریم اتفاق بیفتند سپری کنیم که این کار قدرت در لحظه زندگی کردن را از ما میگیرد».
نمیدانم این نوع طرز تفکر از کجا و چگونه به قانون جذب ربط داده شده است؛ اما یک نکته، مثال و سؤال: آیا برای وفادار بودن به قانون گرانش زمین باید کاری انجام دهیم؟ (اصلاً استفاده از عبارت «وفادار بودن» اشتباه است)
افرادی که دربارهی این قانونِ ساده، اینگونه فکر میکنند، درواقع درک درستی از قانون جذب ندارند!
اگر به بخشِ «تجسم خلاق و رابطهی آن با قانون جذب» موجود در همین مقاله دقت کرده باشی، میدانی که گفته شد «فقط ۵ تا ۲۰ دقیقه در هر شبانهروز را صرف تجسم هدفت کن، بهطوریکه گویا به آن هدف رسیدهای»؛ بنابراین این انحراف نیز رد میشود. (این اعتقادات را بیشتر کسانی مطرح میکنند که ادعا میکنند قانون جذب دروغی بیش نیست و گفتههای این قانون حقیقت ندارد و در یککلام، اصلاً قانونی وجود ندارد)
درواقع تجسم و تداعی درخواست یا رؤیای تحققیافته، ابزاری است ارزشمند برای آموزش این نکته به خودت که هرچه را که میخواهی، میتوانی خلق کنی.
البته بازهم تأکید میکنم، این تجسم نیست که خلق میکند؛ تجسم دارای فرکانسی بسیار قوی است که به جهان هستی ارسال میشود؛ سپس خواستهها با توجه به جنسِ فرکانس، خلق شده و در مدار مخصوصی قرار میگیرد. یکی دیگر از مزیتهای تجسم خلاق این است که به تو کمک میکند که افکارت را مجدداً تعلیم دهی؛ البته تنها تجسم کردن کافی نیست، برای رسیدن به خواستهها لازم است کارهای دیگری نیز انجام دهی.

تاثیر باورها بر رسیدن به خواستهها بر اساسِ قانون جذب
برای مثال، اگر خواستهات داشتنِ یک خودروی گرانقیمت و زیبا است ولی باورت این است که هرگز نمیتوانی چنین ماشینی داشته باشی، تو حتی اگر گوشهای بنشینی و از صبح تا شب نیز تجسم کنی، نمیتوانی آن ماشین را داشته باشی؛ چون باورهایت در جهت عکسِ خواستهات است. (دراینباره در مطالب بعدی سایت جهان بهتر بهصورت مفصل توضیح خواهم داد)
یادآوری: وجود هرگونه احساس بد در تجسم، به معنی این است که آن را درست انجام نمیدهی.
نکته: اگر همانند این نقلقول فکر میکنی، لطفاً یکبار برای همیشه وقت بگذار و این مقاله را با دقتِ کامل، مطالعه کن؛ اگر آن را درک نکردی، دوباره از ابتدا مطالعه کن؛ زیرا تو با هر بار مطالعهی این مقاله، به مدارهای بالاتری منتقل میشوی و سرانجام به مداری میرسی که درک کامل این قانون برایت امکانپذیر میشود.
قانون جذب یک قانون ساختگی و جدید است.
برخی معتقدند که: «اگر قانون جذب واقعاً یک قانون است، چرا تاکنون کسی دربارهی آن صحبت نکرده بود؟ این تئوری که اسم آن را قانون جذب گذاشتهاند، جدیداً توسط یک عده آدم بیکار ساخته شده است».
این دسته از افراد کلاً درک درستی از قوانین جهان ندارند؛ من فکر میکنم قانون جذب اولین قانونی بود که خداوند در خلقت جهان هستی وضع نمود؛ روزها میتوان دربارهی این موضوع صحبت کرد؛ کافی است شرایط و روند کرهی زمین را از Big Bang (انفجار بزرگ) بررسی کنی.
دلیل اینکه افراد بهتازگی با قانون جذب آشنا شدهاند، این است که تا قبل از قرن بیستم نامِ «قانون جذب» وجود نداشت؛ اما بااینحال، برخی از افراد، کمی از اصول این قانون را درک میکردند و بهصورت پند و اندرز به فرزندان خود آموزش میدادند؛ اما امروزه افراد بسیار بیشتری آن را درک کردهاند و بیشتر بر اساسِ آن زندگی میکنند.
دلیل دیگر آن این است که ارتباطات آنقدر گسترش یافته است که اگر فردی در گوشهای از جهان، چیزی را کشف کند، با استفاده از اینترنت، تلویزیون، رادیو و…، تمام مردم جهان از کشفیات او مطلع میشوند. دلیلِ اینکه قانون جذب روزبهروز شناختهتر و قابلدرکتر میشود نیز همین است. (همین الآن خودت هم از طریق اینترنت در حال مطالعهی این مقاله هستی)
میتوان گفت نامِ قانون جذب و شناخت و درک آن در سطح فعلی، حاصل سالها مطالعه، تحقیقات و بررسیهای دانشمندان، فیزیکدانان، ریاضیدانان و روانشناسان مختلف است که اصول آن در طول زمان توسط این افراد بهصورت پراکنده در کتابهای مختلف نوشته شدند؛ سپس افرادی که این کتابها را مطالعه کردند، آن اصول را یکپارچه کرده، آزمودند و نتیجه گرفتند؛ آنگاه به یک قانون اصلی رسیدند که با توجه به شیوهی کارکرد آن، نامِ آن را قانون جذب نهادند.
درواقع این قانون در سال ۲۰۰۶ توسط مستند راز به جهانیان اطلاعرسانی شد و سال بعد، کتاب راز که دربارهی قانون جذب بود، چاپ شد.
من به تو اطمینان میدهم که این قانون جدید نیست؛ این ما هستیم که بهتازگی دربارهی آن اطلاعات کسب کردهایم و هر روز سؤالات جدیدی دربارهی آن میپرسیم؛ درنتیجه هرروز اطلاعات دقیقتر و بیشتری کسب میکنیم.
یکی دیگر از دلایلی که قانون جذب تا به امروز شناختهشده نبود، این است که ما امروزه در زمانی زندگی میکنیم که بدون ترس از «سوزانده شدن» و یا «سنگسار شدن» و…، بهراحتی میتوانیم دربارهی مسائل معنوی و قوانین جهان صحبت کنیم؛ چیزی که در زمانهای قدیم، امکان آن وجود نداشت.
قانون جذب متضاد باورهای دینی است.
برخی از افراد که قانون جذب را بهدرستی درک نکردهاند، معتقدند: «چون من فردی هستم که به دین خود پایبندم، نمیتوانم قانون جذب را باور کنم؛ چون قانون جذب با باورهای دینی در تضاد است».
این اعتقاد نیز کاملاً غلط است؛ هرچند قبول دارم برخی از افراد بهگونهای دربارهی قانون جذب صحبت میکنند که (نعوذبالله) انگار این عالم خدایی ندارد و تنها کائنات است و انسان حاکم بر آنها!
اما باید دقت کنیم که هرگز نباید این حرفهای مبالغهآمیز و انحراف گونه را پذیریم و بخواهیم قانون جذب و اصول آن را رد کنیم.
به قانون گرانش زمین دقت کن؛ قانون جذب نیز همانقدر طبیعی، بدیهی و ملموس است و اگر توانستی قانون گرانش زمین را رد کنی و یا آن را متضاد با احکام دینی بیابی، آنگاه میتوانی قانون جذب را نیز اینچنین بدانی. (هرچند شاید قانون گرانش زمین در خارج از جو کاربردی نداشته باشد؛ اما قانون جذب نهتنها در تمام کهکشان بلکه در تمام جهان هستی کاربردی و تأثیرگذار است)
هرچند در منابع دینی بهصورت صریح و آشکار دربارهی قانون جذب سخنی مطرح نشده است (به دو دلیل: ۱- سطح بسیار پایین درک و فهم مردم در قرنهای گذشته. ۲- نام قانون جذب را در قرن بیستم بر روی این قانون نهادند)؛ اما اگر بهخوبی دقت و تأمل کنی، بین قانون جذب و تعالیم دین اسلام ارتباطهای محکمی وجود دارد. (به شرطی که قانون جذب را بهخوبی درک کرده باشی و ذهن خود را از مطالب تحریف یافته پر نکرده باشی و دربارهی قانون جذب بهصورت تعصبی عمل نکنی)
برای مثال، دو نمونه از سخنان ائمه (ع) که دربارهی بهکارگیری اصول قانون جذب است را برایت آوردهام:
– امام صادق (ع) میفرمایند: «إذا دَعَوْتَ فَظُنَّ أنّ حاجَتَکَ بالبابِ» (الکافی: ۱/۴۷۳/۲)
توضیح و معنی: «وقتی چیزی میخواهی و خواستهای داری، پس اینگونه بپندار و چنین خیال کن که خواستهی تو بر در خانه است و اجابت شده».
– همچنین در نامهی ۳۱ حضرت علی (ع) به فرزند ارشدش امام حسن (ع) بهصورت بسیار زیبایی به اصول قانون جذب اشاره شده است: «بدان خدایی که گنجهای آسمان و زمین در دستان اوست، به تو اجازهی درخواست داده و برآورده کردن آن را بر عهده گرفته است. تو را دستور داده که از او بخواهی تا ببخشاید؛ درخواست رحمت کنی تا ببخشاید و خداوند میان تو و خودش کسی را نگذاشته است تا حجاب و فاصله پدید آورد».
لطفاً جهت کسب اطلاعات بیشتر دربارهی قانون جذب در دین اسلام به مطلب «قانون جذب در قرآن» مراجعه کرده و آن را بهخوبی مطالعه کن؛ سعی کردهام در آن مطلب بهصورت مفصل دراینباره صحبت کنم. (لینک آن مطلب)
اگر دنبال حقیقت هستی، آن را خواهی یافت… .
نیاز به انجام یک کار خاص برای فعالسازی قانون جذب
برخی دیگر از افراد که قانون جذب را درک نکردهاند، معتقدند: «برای اینکه قانون جذب برای شما فعال شود و کار کند، باید بدانید که چطور این قانون را فعال کنید؛ اگر قانون جذب برای شما کار نمیکند، پس بلد نیستید آن را راهاندازی کنید».
وقتی چنین چیزهایی را میشنوم، خندهام میگیرد؛ مگر قانون جذب دستگاه است که بخواهیم آن را فعال یا غیرفعال کنیم؟! (این واقعاً خندهدار است)
هیچ کار خاصی لازم نیست تا قانون جذب فعال شود؛ حقیقت این است که چه بخواهیم چه نخواهیم، این قانون فعال است. (از ابتدا فعال بوده و بدون هیچگونه استثنایی تا روزی که این جهان مادی وجود دارد، فعال خواهد بود.)
یک سؤال: آیا قانون گرانش زمین نیاز به فعالسازی دارد؟! آیا کاری باید انجام دهیم یا میتوانیم انجام دهیم که قانون گرانش زمین کار کند؟! مسلماً خیر! این قانون همیشه فعال است و کار میکند.
اما یکچیز جالب وجود دارد: شاید بتوانیم اثر قانون گرانش زمین را با استفاده از دستگاههایی خاص، از بین ببریم اما هرگز نمیتوانیم قانون جذب را گول بزنیم و یا اثر آن را از بین ببریم (قانون گرانش زمین یک قانون فیزیکی است، درحالیکه قانون جذب یک قانون متافیزیکی است)؛ تا زمانی که در این جهان زندگی میکنیم، از قانون جذب تأثیر میپذیریم و بر اساسِ این قانون زندگی میکنیم؛ حال آگاهانه یا ناآگاهانه… .
اگر میبینی از قانون گرانش زمین زیاد مثال میزنم، به خاطر این است که کاملاً قابل احساس است و بهتر میتوانی آن را درک کنی.
افکار خطرناک هستند.
برخی دیگر از افراد، از آنطرفِ بام افتادهاند؛ آنها معتقدند که: «ما باید تمام افکارمان را کنترل کنیم؛ اگر فکری منفی داریم یا از چیزی میترسیم، قانون جذب بهصورت خودکار آن را خلق میکند؛ به همین دلیل ما همیشه باید مراقب همهی افکارمان باشیم».
این نوع اعتقادات نیز از عدم درک صحیح قانون جذب ایجاد میشوند. ۲ نکتهی مهم وجود دارد که بر اساس آن، لازم نیست نگرانِ افکارت باشی و بخواهی دائماً افکارت را کنترل کنی:
۱- افکاری که ناگهانی و کوچک هستند، قدرت خاصی ندارند.
منظورم این است که افکاری که یک یا دو بار در ذهن پدید میآیند، فرکانس ضعیفی دارند. یک فکر برای اینکه بتواند تأثیرگذار باشد، باید بارها و بارها تکرار شود؛ با هر بار تکرار، قدرت فرکانس آن فکر زیادتر میشود. زمانی که یک فکر زیاد تکرار شود، تبدیل میشود به باور! در این صورت، آن باور، خودش افکار همجنس خودش را تولید میکند و به همین صورت خودش را تقویت میکند.
زمانی که یک باور ساخته میشود، فرکانس بسیار قدرتمندی دارد و هرچه آن باور بیشتر تقویت شود، فرکانسِ آن نیز قویتر میشود.
نکته: یادت باشد که قانون جذب به فرکانس تو پاسخ میدهد نه به افکار و گفتارت. (افکار و گفتار فرکانس دارند)
۲- ما نعمتی داریم به نامِ زمان!
باید یادآور شوم که بین ارسال فرکانس از سوی ما و خلقِ اتفاقات، شرایط و یا خواستهها، یک بازهی زمانی خاص وجود دارد. هرچند بسیاری از ما انسانها دوست داریم خواستههای آگاهانهی خود را سریعاً دریافت کنیم، اما باید بدانیم که این فاصلهی زمانی بسیار مفید است!
ما از زمانی که فرکانسی را ارسال میکنیم، به مدت خاصی زمان داریم تا به نوع فرکانسی که میفرستیم توجه و تأمل کنیم؛ زمان داریم تا ببینیم که آیا فرکانسی که میفرستیم همجنس با خواستهی ما هست یا خیر؟!
بنابراین لازم نیست نگران باشیم و بخواهیم همیشه مراقب همهی افکارمان باشیم؛ حتی اگر بخواهیم هم از توان ما خارج است و قادر به چنین کاری نیستیم؛ بهجای آن باید مراقب ورودیهای ذهنمان باشیم و به قطب منفیِ موضوعات توجه نکنیم.
قانون جذب باعث خودخواهی میشود
برخی از افراد معتقدند: «ما باید فداکار باشیم؛ اما قانون جذب میگوید قبل از اینکه به دیگران فکر کنیم، باید خودخواه باشیم و به خودمان و احساسمان فکر کنیم؛ این خودخواهی بسیار بد است».
دقت کن که خودخواهی در قانون جذب به معنای ظلم به دیگران و زیر پا قرار دادن حقوق دیگران نیست؛ طبق اصولِ قانون جذب، تو باید برای خودت ارزش قائل باشی و خودت را در اولویت اول زندگیات قرار دهی؛ این خودخواهی به آن معنی که ما فکر میکنیم نیست! (البته استفاده از واژهی خوددوستی صحیحتر است)
جالب است بدانی که اصول قانون جذب با سایر قوانین جهان هستی در هماهنگی است؛ بر اساس یکی از قوانینِ جهان هستی، فردی که برای خودش ارزش قائل نباشد، جهان هم برای او ارزشی قائل نخواهد شد؛ این، یک قانون است. (میتوانیم نامِ این قانون را قانونِ خوددوستی بگذاریم)
در بخشش و کمک به دیگران، حد مجازی وجود دارد؛ بخشش و کمک به دیگران تا جایی که تنها پوستواستخوان از تو باقی بماند، نه فضیلت است و نه لزومی دارد! به دیگران کمک کن اما با عشق؛ تا حدی که از بخشش و کمک کردنت لذت میبری و عشق را تجربه میکنی.
خوددوستی، بر اساسِ قانون جذب، یعنی خودت را دوست داشته و برای خودت ارزش قائل باش.
تمرینات قانون جذب
انجام این تمرینات ضروری هستند، لطفاً وقت بگذار و این تمرینات را انجام بده:
- حداقل ۱۰ مورد از آنچه که به خاطرش شکرگزار هستی را لیست کن. (این کار را حداقل هر شب قبل از خواب انجام بده)
- حداقل ۳ مورد از خواستهها و اهدافت را یادداشت کن و برای رسیدن به آن زمانی منطقی (نه زیاد دور نه زیاد نزدیک) تعیین کن و برای رسیدن به آنها عمل کن.
- هرروز ۵ الی ۲۰ دقیقه را به تجسم خلاق رؤیاها و اهدافت اختصاص بده.
- مهم: برای اینکه مطمئن شوی به درک درستی از قانون جذب رسیدهای، لطفاً چند دقیقه وقت بگذار و در بخش دیدگاههای همین مقاله، قانون جذب را آنطور که خودت درک کردهای (از دیدگاه خودت) تعریف کن و دربارهی آن بهصورت کوتاه توضیح بده.
لطفاً نگران نباش، درصورتیکه اشتباه درک کرده باشی، کمکت خواهم کرد؛ مهم این است که این تمرین را انجام دهی؛ چون رسیدن به درک صحیح از قانون جذب بسیار مهم و حیاتی است.
بخش دانلودها
فایل صوتی
برای نمایش این قسمت باید ابتدا وارد حساب کاربریتان شويد؛ اگر در سایت عضو نیستید، خوشحال می شویم که به ما بپيونديد.
فایل کتاب الکترونیکی (PDF)
حجم این فایل: ۱٫۹ مگابایت (بسیار کوچک)
سلامت این فایل تایید شده است.
برای دانلود این فایل روی دکمه زیر کلیک کنید:

شما میتوانید برای دانلود این فایل، این QR Code را اسکن کنید.
(راهنمای استفاده)
توجه: این مقاله کاملاً دستنویس میباشد؛ هرگونه کپی برداری از آن تنها با ذکر آدرس این مقاله به عنوان منبع، مجاز است.
با سلام و عرض خسته نباشید
واقعیتش سوالى که خیلى من رو درگیر کرده راجع به قانون جذب هستش
من هرگز قصد توهین و یا انکار ندارم ولى سوالاتى دارم که خوشحال میشم جوابشو بدونم
مثلا من اتفاقاتى در زندگیم داشتم که اصلا بهشون فکر هم نکردم اونها چطور میتونه جذب من بوده باشه
و سوال دومم راجع به اینه که غم از دست دادن عزیزان یک امر طبیعى هستش و سوگوارى براشون ما رو اروم میکنه و دوران نقاهت رو تسریع میکنه و به اصطلاح ما رو سبک میکنه اما زمان میبره و واقعا احتیاج به زمان هست در چنین مواردى غم آیا غم مى آورد مگر میشود کسى عزیزى از دست بدهد و همان روز اول شاد باشد و هیچ غمى احساس نکند
و سوال سومم راجع به بحث قدرت خداوند در زندگیه خب طبق تعلیمات اسلام گرچه ما اختیار داریم و این که به سمت هدایت و رستگارى یا بدى و پوچى بریم رو انتخاب میکنیم اما خداوند هم در حین مسیرى که ما انتخاب میکنیم دخیل هست و این در واقع خواست و حکمت الهى معرفى میشه و جاى این امر کجاى قانون جذب هست ؟
چهارمین سوالم اینه که قانون جذب باید همراه عمل باشه وگرنه بدون تلاش بى معنى میشه آیا شما تلاش رو همراه قانون جذب عامل موفقیت میدونید و یا صرف تجسم و دست به هیچ کارى نزدن
بنده قصد هیچ گونه جسارتى ندارم فقط قصدم آگاهى بوده و بس
و ممنونم از شما که فرصت پرسش رو در اختیار همگانقرار دادید موفق و موید باشید
———————————————————————–
ارسال شده توسط https://jahanebehtar.com/ask-question
سلام دوست عزیز،
سپاسگزارم که سؤالات ارزشمندت رو مطرح کردی… .
درباره سؤال اول شما:
همونطور که قبلا در مطالب سایت توضیح دادم، تک تک لحظات و اتفاقات زندگی ما بر اساس فرکانسهایی هست که قبلاً ارسال کردیم؛ فرکانسها از طریق ذهن توسط افکار و باورها ارسال میشن. بسیار خب، حالا بیا دوباره قانون جذب رو مرور کنیم: «انرژیهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند»؛ همونطور که در مقاله توضیح دادم، همه چیز در این جهان از جنس انرژی هست؛ فرکانس هم به معنای تکرار ارسال یک نوع انرژی هست حالا یا منفی یا مثبت (این جهان از دو قطب مثبت و منفی تشکیل شده)؛ بر اساس قانون جذب، شما به هر چیزی که توجه کنی، اساس و ریشهی اون موضوع رو در زندگیت گسترش میدی.
در واقع جهان فرکانس ارسالی شما رو دریافت میکنه و اتفاقات، شرایط، موقعیتها، نوع احساس، میزان ثروت، میزان سلامتی و میزان شادیِ خاص و همجنس فرکانس ارسالی شما رو وارد زندگیت میکنه و شما تمامی این موارد رو فقط و فقط همجنس با فرکانس غالبت تجربه میکنی؛ این، یک قانونه و امکان نداره چیزی غیر از این اتفاق بیفته!
بنابراین هیچ اتفاقی در زندگیت رخ نمیده مگر اینکه به اون موضوع یا به موضوعات همجنس اون اتفاق، به شکلهای مختلفی توجه کرده باشی! (تاکید میکنم، توجه کردن میتونه به شکل دیدن، نوشتن، خواندن، صحبت کردن، تجسم کردن و یا فکر کردن باشه)، اتفاقات ناخواسته معمولاً به دلیل توجه ناگاهانه ما به موضوعات رخ میدن و در بیشتر مواقع ما نمیتونیم متوجه بشیم که به چه چیزی توجه کردیم که باعث رخ دادن اون اتفاق در زندگیمون شده. (جهت درک بهتر این موضوعات بهتره این مقاله رو چندین بار با دقت مطالعه کنی، همچنین این موضوعات در کتاب رؤیاهایی که واقعیت دارند هم به صورت مفصل بررسی شده)
درباره سؤال دوم شما:
ببین دوست من، ما انسان هستیم و نباید این توقع رو از خودمون داشته باشیم که بعد از – از دست دادن عزیزی، ناراحت نباشیم!
درواقع ناراحت شدن هیچ ایرادی نداره، در ناراحتی موندن ایراد داره!
بر اساسِ قانون جذب: «احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب، احساس بد مساوی است با اتفاقات بد»؛ حالا لازم هست این نکته رو بگم که برای جهان هستی هیچ اهمیتی نداره که ما به چه دلیلی احساسمون بد هست، قانون جذب یک قانون محکم هست و به صورت صد درصدی بدون خطا عمل میکنه، بنابراین ما به هر دلیلی که بیشتر از یه مدتی احساسمون بد باشه، اون احساس بد باعث شکل گرفتن اتفاقات بد در زندگی میشه! (این موضوع و دلیل این موضوع در کتاب رؤیاهایی که واقعیت دارند به صورت مفصل شرح داده شده)
در حقیقت ما باید تلاش کنیم که بعد از یک اتفاق دردناک بتونیم بعد از مدتی احساسمون رو از بد به خوب تغییر بدیم، مدت زمانی که ما در احساس بد هستیم، هرچقدر کمتر باشه برای خودمون بهتره! اگر مدت زمانی که احساسمون بد هست بیشتر از یه حدی بشه، به دلیل قویتر شدن فرکانس منفی و غالب شدن اون فرکانس، اتفاقات بد شروع میشن. (به همین دلیله که انسان بعد از یه مدتی اون غم از دست دادن عزیزی رو فراموش میکنه و اون غم دائما کم و کمتر میشه، اما به هر حال ما باید سعی کنیم سریعتر احساس بد رو به احساس خوب تبدیل کنیم)
بنابراین تلاش ما باید این باشه که از احساس بد به احساس خوب برسیم و در احساس خوب باقی بمانیم؛ اگر میخوایم همواره اتفاقات خوب و دلخواه رو در زندگیمون تجربه کنیم.
درباره سؤال سوم شما:
اگر میخوایم قدرت خداوند رو بهتر درک کنیم، باید دراینباره تفکر کنیم که خداوند قدرت خلق زندگی به صورت صد درصدی رو به انسان عطا کرده و قوانینی ثابت و پایدار رو برای عملی شدن این امر برای جهان قرار داده!
در حقیقت بر اساس قانون جذب، تک تک لحظات، شرایط و اتفاقات زندگی هر فرد بر اساس فرکانسی که پیشاپیش ارسال میکنه خلق میشه؛ به همین دلیل قانون جذب به صورت کامل با عدل خداوند هماهنگ هست.
بسیاری از افراد دوست ندارند این موضوع رو بپذیرند؛ دوست ندارند قبول کنند که خودشان مسئول صد درصدی زندگیشان هستند؛ معمولاً دوست دارند خداوند رو مقصر اتفاقات و شرایط زندگیشون بدانند.
اگر قرار بود خداوند لحظات، اتفاقات و شرایط زندگی انسان رو خلق کنه، الآن تمام افراد جهان ثروتمند، شاد، خوشبخت، سلامت و سعادتمند بودند! (چون خداوند همواره خیر و خوبی و ثروت و شادی رو برای بندگانش میخواد، چون خداوند عاشق بندگانش هست)
انسان خودش مسئول صد درصدی زندگی خودش هست و به همین دلیله که بعضی از افراد زندگی عالی دارند و بعضی دیگه اون زندگی دلخواه رو تجربه نمیکنند؛ دلیلش هم فرکانسهایی هست که از توسط باورها و افکار غالب ارسال میشه… .
پیشنهاد میکنم حتماً مطلب «قانون جذب در قرآن» رو مطالعه و مشاهده کنی، پاسخ بسیاری از سؤالاتی که داری و نپرسیدی در اون مطلب وجود داره؛ جهت مشاهده «قانون جذب در قرآن» اینجا کلیک کن.
درباره سؤال چهارم شما:
بله، صد درصد؛ قانون جذب مثل قلبی هست برای رسیدن به اهداف و خواستهها و «عمل» مثل تپیدن قلب! (اگر عمل نباشه، نتیجهای در کار نیست)
درواقع هر نتیجهای که تجربه میشه بر اساس قانون جذب خلق شده؛ چون زندگی انسان بر اساس قانون جذب خلق میشه!
احساس میکنم این مقاله رو به صورت کامل مطالعه نکردی؛ خواهشمندم این مقاله رو با دقت کامل مطالعه کن و اگر سؤال دیگهای داشتی حتما مطرح کن تا کمکت کنم.
خوشحالم و خداروشکر میکنم که این فرصت رو بهم داد تا به سؤالات ارزشمند شما پاسخ بدم
دوستدار شما، سید محمد موسوی
سلام عالی بود ممنون
سلام آقای موسوی خسته نباشین.اکبرزاده هستم.میخواستم بپرسم دیگه کلاس برگزار نمی کنین؟من و آقای منصوری و آقای مهربان کلاساتون رو دوست داریم اگه بازم برگزار کردین به ما خبر بدین.ممنون
سلام دوست عزیز
فعلا دیگه کلاسی برگزار نمی کنم و تمامی مطالب به صورت فایل آموزشی صوتی و تصویری تهیه و روی سایت قرار داده میشه.
لطفا به آقای منصوری و مهربان هم اطلاع بدید و آدرس سایت رو براشون ارسال کنید.
در صورتی که در آینده دوره یا کلاسی داشتیم بهتون اطلاع میدیم.
خوشحالم که کلاس ها براتون مفید بوده، مطالب سایت رو از دست ندید، مروری هم بر گذشته میشه
موفق باشید.
چشم حتما خبرمیدم بهشون.فایل تصویری قانون جذب تو قرآن رو هم دیدم مثل همیشه عالی بود.دستت دردنکنه.
یکم درکش سخته
پس پست جدید را کی میزارید من منتظرم
سلام دوست عزیز
برای اینکه بتونید این مطلب رو به خوبی درکش کنید، باید فایل صوتی رو بار ها و بار ها گوش کنید.
دوست عزیز، فعلا در حال آماده سازی و اتمام کتاب ثروت و موفقیت بی انتها هستیم!
پس از تکمیل این کتاب، تقریبا هر هفته یک مطلب رایگان روی سایت قرار می گیره.
با تشکر از همراهی شما
موفق باشید
سلام آقای موسوی خسته نباشین
حالا که از این قانون باخبر شدم تازه میفهمم که همه اتفاقاتی که تو زندگیم میفتادن تقصیر خودم بودن. من یه هفته پیش این پست شما رو خوندم و فایل صوتی رو گوش کردم از وقتی که پذیرفتم من مسئول تمام لحظات زندگیم هستم، زندگیم خیلی بهتر شده اتفاقات خوب واسم رخ میده روحیه خوبی دارم و با نشاط تر از گذشته هستم.
ممنون از زحماتتون منتظر مطالب جدیدتر سایتتون هستم
سلام، سلامت باشید!
توصیه می کنم فایل صوتی رو بار ها و بار ها گوش بدید تا با هر بار شنیدن دوباره، مطالب مرور بشن و درک بهتری از قانون داشته باشید.
امیدوارم دائما آینده خوبی رو برای خودتون بسازید و موفق باشید.
سلام خسته نباشین.من عاشق یه نفر هستم.میخواستم بدونم چطور میشه یه شخص رو واسه ازدواج جذب کرد؟
آیا اصلا میشه با قانون جذب بتونم یه نفر دیگه رو جذب کنم؟
لطفا راهنمایی کنین.ممنون
سلام دوست عزیز
خیر، شما نمیتونین با استفاده از قانون جذب، یه شخص خاص رو جذب کنین!
ببینید، همونطور که گفتم، در قوانین جهان آفرینش هیچگونه اجباری وجود نداره؛ اگه قانون جذب به این صورت بود که میشد یه شخص خاص رو جذب کرد، اوضاع خراب میشد…
اینجوری واستون توضیح بدم که، فرض کنید شما عاشق یه نفر خاص هستین و میخواین اون فرد رو جذب کنین، حالا اگه یه نفر دیگه هم عاشق اون فرد مورد علاقه شما باشه و هر دوی شما بخواین از قانون جذب استفاده کنین، کسی می تونه اون فرد خاص رو جذب کنه که فرکانس قوی تر و بیشتری رو به جهان هستی ارسال کنه؛ خب اگه به این صورت بود ممکن بود اون فرد مدنظر شما توسط یه نفر دیگه جذب بشه و اون فرد خاص شما، به فرد دوم هیچ علاقه ای نداشته باشه.
حالا اینو یه زنجیره مثلا ۲۰ نفری در نظر بگیرین، اگه به جز شما ۲۰ نفر دیگه تلاش کنن که با استفاده از قانون جذب، شخص مورد علاقه شما رو جذب کنن، چه اتفاقی میفتاد؟
یا مثلا یه نفر به شما علاقمند باشه و بخواد شما رو جذب کنه، ولی شما به اون فرد هیچ علاقه ای نداشته باشین؛ اگه قانون جذب به اینصورت بود که میشد افراد یه فرد خاص رو جذب کنن، اجبار به وجود میومد، در نتیجه بازم بحث سرنوشت مطرح میشد؛ اما هیچ اجباری در قوانین جهان وجود نداره، در نتیجه هیچ سرنوشتی وجود نداره!
شما می تونید یه فرد رو با یه ویژگی های خاص و دقیق در نظر داشته باشین (نه یه فرد خاص و شناخته شده)، به این ویژگی ها توجه کنید و چنین فردی رو در زندگیتون تجسم کنین؛ اگه این فرکانس ادامه داشته باشه، شخصی وارد زندگیتون میشه که دقیقا همین ویژگی های دلخواه شما رو داره! (شما نباید نگران چیزی باشین، جهان این کار رو واستون انجام میده)
البته یادتون نره که همواره احساس خوبی داشته باشین.
با تشکر