چطور با وجود افکار منفی اطرافیانم و مخالفت آن‌ها تغییر کنم؟

یکی از سؤالات مهمی که در ذهن خیلی از دوستانی که به دنبال تغییر و پیشرفت هستند، وجود دارد، این است که: چطور می‌توانم با وجود افکار منفی و مخالفت‌های اطرافیانم، تغییر کرده، موفق شوم و زندگی‌ام را بهبود ببخشم؟ چطور می‌توانم زندگی‌ام را بهتر کنم با اینکه دائماً تلاش می‌کنم تا باورهایم را تغییر دهم اما گویا باز این اطرافیانم هستند که شرایط زندگی‌ام را تغییر می‌دهند؟

وقتی با چنین سؤالات ارزشمندی مواجه می‌شوم، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که نظرم را جلب می‌کند، هوشیاری شما برای تغییر کردن است. اینکه شما در مسیر تحولتان به مسائل مختلفی بر خورده‌اید و چنین سؤالاتی در ذهنتان ایجاد شده است، جای تبریک دارد؛ زیرا نشان‌دهندۀ تعهد شما نسبت به تغییر باورهایتان و حرکت رو به جلوی شماست و این یعنی: شما هزاران پله از دیگرانی که برنامه‌ای برای موفقیت ندارند، جلوتر هستید.

برگردیم به اصل مطلب! برخی از دوستان می‌پرسند: باتوجه‌به اینکه اطرافیانمان بیشترین اوقات ما را در طول روز به خود اختصاص داده‌اند، بیشترین تأثیر را هم در زندگی‌مان می‌گذارند؛ به‌طوری‌که انگار اختیار همه چیز را در دست خود دارند؛ بنابراین شما چطور می‌فرمایید که «همه چیز در دست خودمان است»؟

در پاسخ به این نوع سؤالات، دوست دارم دیدگاهی جامع‌تر را در اختیارتان قرار دهم:

اینکه افراد در مسیر موفقیت خود با مسائلی برخورد می‌کنند، نشانۀ خوبی است؛ زیرا مسائل و مشکلات، بهترین و شگفت‌انگیزترین فرصت‌ها را برای پیشرفتمان به وجود می‌آورند.

ازآنجاکه مسائل و مشکلات، باعث وضوح بیشتر خواسته‌ها و آرزوهایمان می‌شوند، برای رشد ما بسیار ضروری هستند.

تغییر به کمک پتانسیلی پنهان

حقیقت این است که مسائل و مشکلات، پتانسیل و نیرویی هستند برای رسیدن ما به خواسته‌هایمان؛ و من به آن، «رسیدن به وضوح از طریق تضاد» می‌گویم؛ این کمترین منفعت مشکلات زندگی برای ماست.

قبل از صحبت دربارۀ این موضوع، می‌خواهم نکتۀ مهمی را به شما گوشزد کنم: یکی از مهم‌ترین عواملی که نه‌تنها مانع بزرگی برای پیشرفت ماست، بلکه موجب می‌شود که ما با دست خودمان قدرت اختیار بر زندگی خود را به دیگران واگذار کرده و عنان زندگی‌مان را به دست آن‌ها بسپاریم، «توقع و انتظار داشتن از دیگران» است.

ما می‌خواهیم روی باورهایمان کار کنیم و توقع داریم که اطرافیانمان مراقب حرف‌هایشان باشند؛ مراقب رفتارشان باشند؛ منفی‌گرا نباشند و… تا ما بتوانیم با خیال راحت روی باورهایمان کار کنیم!

این یک تله بزرگ است؛ تله‌ای عمیق و پنهان که شما را محدود و محدودتر کرده و ناخودآگاه، قدرت تسلط بر زندگی‌تان را از شما سلب می‌کند… .

اگر درک دقیقی از قوانین و مکانیزم جهان هستی داشته باشید، به‌راحتی متوجه این موضوع می‌شوید که:

• اگر هنوز تحت‌فشار حرف‌ها و رفتارهای خانواده و اطرافیانتان هستید
• اگر هنوز در معرض همان حرف‌ها و باورهای محدودکننده هستید
• اگر هنوز در موقعیتی قرار می‌گیرید که به‌شدت افکار منفی را در شما بیدار می‌کند و…

این یعنی هنوز تغییری در باورهایتان به وجود نیاورده‌اید! این یعنی هنوز به همان مسائل قبلی توجه می‌کنید و هنوز همان نوع فرکانس‌ها را ارسال می‌کنید و هنوز همان احساس بد گذشته را دارید!

هدف من در این فایل، «نشان دادن کامل این موضوع ازنقطه‌نظر قوانین جهان» و مکانیزمی است که جهان برای کمک به شما فراهم کرده است؛ چیزی که وقتی نشانه‌های آن را در زندگی‌تان می‌بینید، احساس می‌کنید که وارد مسیر درستی شده‌اید.

اگر خواهان آگاهی از چگونگی قرار دادن خودتان در این مسیر هستید، با من همراه باشید… .