راز قانون فراوانی ثروت و باور به کمبود
امروز میخواهم دربارۀ قانون فراوانی ثروت در جهان هستی و باور به آن صحبت کنم؛ موضوعی که درک و ایمان به صحت آن توانست تحول عظیمی را در زندگی مالیام ایجاد کند. همیشه یکی از سؤالهای مهمم این بود که چه عاملی باعث میشود که مردم نتوانند به آن میزان از ثروت و نعمتی که لایقش هستند، دست پیدا کنند و همواره از نعمتها و ثروتها دور بمانند؟!
در این سالها که دربارۀ عوامل ثروت و موفقیت افراد تحقیق کردهام، متوجه شدم قویترین عامل بازدارندۀ افراد برای رسیدن به ثروت بیشتر، باور به کمبود ثروت است. باوری که برخلاف باور به فراوانی ثروت، به افراد اجازۀ دیدن آن حجم عظیم از ثروت در جهان هستی را نمیدهد. باوری که آنقدر قوی و قدرتمند است که فرد هرچقدر در زندگیاش تلاش میکند، هرچقدر دوندگی میکند، اما نمیتواند ثروتمند شود؛ نمیتواند بیشتر از مقدار مشخصی ثروت کسب کند.
باورهای متضاد با قانون فروانی ثروت
تقریباً همۀ افراد در لایههای زیرین ذهن خود این باورها را دارند که:
- مقدار مشخصی از ثروت وجود دارد و آن هم فقط در اختیار عدهای خاص بوده و به ما و افراد دیگر نمیرسد.
- شانس و فرصتها فقط گاهی اوقات درب خانۀ آدم را میزنند.
- اگر از آن شانسی و از آن فرصتی که نصیبمان شده، استفاده نکردیم، دیگر آن را از دست داده و همه چیز تمام میشود.
- ثروت در جهان به مقدار محدودی وجود دارد و بهخاطر همین همیشه ثروتمندان از فقیران میگیرند تا خودشان را ثروتمند کنند.
این باورها نهتنها درست نیستند، بلکه بسیار مخرب و تضعیفکننده هسنتد و فردی که این باورها را دارد، هرچقدر تلاش کند، بازهم نتایج محدودی میگیرد. من خودم قبلاً این باورها را داشتهام و نتایج آنها را در زندگیام دیدهام! این باورها باعث بیماریهایی ذهنی از جمله حرص، طمع، ترس و علاوهبرآن باعث کاهش ایمان فرد نیز میشود؛ کاملاً برعکس باور به فراوانی ثروت!
حرص خوردن افراد
خیلی وقتها موقعیتی پیش میآید و ما بابت آن خیلی حرص میخوریم؛ چون فکر میکنیم اگر از آن استفاده نکنیم، آن موقعیت برای همیشه از بین میرود؛ حرص میخوریم که بیشتر داشته باشیم چون فکر میکنیم ممکن است در آینده دیگر آن را نداشته باشیم.
طمع کردن افراد
ما زمانی طمع میکنیم که فکر میکنیم چیزی محدود است و اگر الآن آن را به دست نیاوریم، بعداً دیگر چیزی گیرمان نمیآید؛ یا مثلاً فکر میکنیم «اگر الآن این معامله را انجام دادم که بهتر، اگر انجام ندادم دیگر عالیتر از این گیرم نمیآید!» و یا مثلاً اگر الآن فلان ارز را خریدم سود میکنم اگر نخرم دیگر ممکن است گران شود و… .
خیلی از اشتباهات و اعمالی که بهصورت هیجانی و عجلهای انجام میشود، بهخاطر طمع افراد است و طمع افراد بهخاطر باور به کمبود است.
ترس از دست دادن
افراد چون باورشان برخلاف قانون فروانی ثروت است و فکر میکنند که از هر چیزی به مقدار محدودی وجود دارد، از این میترسند که یک چیز خاص را از دست بدهند یا از این میترسند که آن چیز خاص را به دست نیاورند. خیلی وقتها این ترس باعث میشود فرد برای رسیدن به خواستهاش گامی برندارد؛ چون میترسد همین چیزی هم که دارد را از دست بدهد و شکست بخورد.
این باور به کمبود نعمت و ثروت و وجود این بیماریهای ذهنی، باعث شده است که بسیاری از انسانها نتوانند ثروتمند شوند. زمانی که قانون فراوانی را کشف کردم، زمانی که این حقایق را فهمیدم و دانستم که باور به کمبود، چنین قدرت تخریبکنندهای دارد؛ تصمیم گرفتم آن را تغییر دهم و باور فراوانی ثروت را در ذهنم ایجاد کنم.
باور کردم که نعمتهای خداوند در جهان بیانتهاست و انسان هرچقدر جلوتر برود، نعمتها بیشتر میشوند، هرچقدر جلوتر برود، فرصتها بیشتر میشوند، موقعیتهای ثروت ساز بیشتر میشوند… .
ببینید دوستان، امروزه در دورانی هستیم که اقتصاددانها آن را دوران رکود میدانند؛ آمار نشان میدهد که کسبوکار خیلی از شرکتها خوابیده است و اکثر افراد میگویند در رکود اقتصادی هستیم؛ اما حقیقت این است که رکود یک باور است! در کسبوکار من و برخی از افراد دیگر رکوردی وجود ندارد، چون رکود را باور نکردهایم. من باور دارم که همیشه برای من موفقیت و ثروت وجود دارد و نتیجۀ این باور را همیشه در زندگیام تجربه میکنم… .
بسیاری از افرادی که در همین حوزه کار میکنند، از وضع اقتصادی ناراضی و شاکی هستند؛ اما من چیز دیگری را تجربه میکنم!
حالا سؤال این است که آیا نمیتوان به این نکته رسید که چون من، به شکل دیگری فکر میکنم و باور دارم، نتایج متفاوتی میگیرم؟ من اطمینان دارم که خودم اتفاقات و شرایط زندگیام را خلق میکنم و این باورهای ماست که تعیینکنندۀ نتایج است؛ چیزی که سالهاست به آن اعتقاد دارم و آن را آموزش میدهم.
باور به فراوانی ثروت در جهان هستی
باور کنید طبق قانون فراوانی ثروت، هیچ روزی نیست که فضا برای ثروتمند شدن کمتر شود؛ برعکس، هر روز فضا و موقعیتها برای ثروتمند شدن افراد بیشتر میشود! هر روز ایدهها و روشهایی که میتواند شما را به موفقیت و ثروت برساند بیشتر میشود. البته فقط زمانی میتوانید این موقعیتها و شرایط را تجربه کنید که شما این را باور کنید؛ یادتان باشد که تغییر باورها کار یک دقیقه یا یک ساعت نیست! دکمهای وجود ندارد که با فشردن آن، باورمان عوض شود و باور کنیم که میتوانیم ثروتمند شویم و بعد نتایج را ببینیم!
تغییر باورها زمان میبرد؛ سالهاست که روی ذهنم کار میکنم و هر روز دنبال نشانههایی از فراوانی نعمت و ثروت در جهان میگردم؛ نشانههایی از فراوانی در طبیعت، از فراوانی در زیبایی.
توصیه میکنم به دنبال افرادی بگردید که باور دارند ثروتها و نعمتها همیشه وجود دارند و از آنها الگو بگیرید؛ این افراد هیچوقت طمع نمیکنند، هیچوقت حرص نمیخورند، آنها هیچوقت عجله نمیکنند، نمیترسند و نگران نیستند.
کافی است خدا را باور کنیم، فراوان بودن نعمتها و ثروتها در جهان را باور کنیم! زمانی که باورمان تغییر کند، ما بهصورت طبیعی در موقعیتهایی قرار میگیریم، ایدههایی به ذهنمان میرسد، نشانههایی را میبینیم، با افرادی ارتباط برقرار میکنیم که ما را به ثروت میرسانند.
همانطور که قبلاً در مقالۀ قانون جذب گفتهام، هرکدام از ما انسانها در یک مدار خاص زندگی میکنیم که قابل تغییر است؛ در هرکدام از این مدارها شرایط و موقعیتهایی را تجربه میکنیم که مستقیماً به باورهای ما بستگی دارد.
اگر باور داشته باشید که «اوضاع پریشان است؛ همهجا رکود است؛ پول دست مردم نیست؛ همۀ کسبوکارها بههمریخته است و…»، در مداری قرار میگیرید که در آن، افرادی را میبینید که پول ندارند، افرادی را میبینید که آنها هم میگویند: «بله اوضاع کسبوکار خراب است، درآمد نداریم و غیره»؛ در آن مدار هیچ ایدۀ جدیدی وجود ندارد تا با آن بتوانید ثروتمند شوید؛ در آن مدار هیچ فردی کمکتان نمیکند یا شرایطی برایتان جور نمیشود که ثروتمند شوید؛ چون آن مدار در سطحی است که از سطح مدار فروانی ثروت بسیار پایینتر است.
اما زمانی که باورتان را تغییر میدهید، زمانی که هر روز به فراوانی ثروت و نعمت در طبیعت نگاه میکنید، ثروتمندان جهان را میبینید، آمار و ارقام مجلۀ فوربس (Forbes) را میبینید و میفهمید که «هر یک دقیقه، یک نفر، میزان ثروتش از یک میلیون دلار بیشتر میشود» و وقتی میبینید که هر روز ثروتمندان بیشتر میشوند؛ هر روز کسبوکارها بیشتر و بزرگتر میشوند و هر روز درآمد افراد بیشتر میشود، اگر آن را باور کنید، به مداری منتقل میشوید که در آن نشانههایی میبینید و موقعیتهایی را تجربه میکنید که باعث ثروت بیشتر میشود.
قبلاً در کتاب رؤیاهایی از جنس الماس این موضوع را بیشتر و عمیقتر بررسی کردهام، اگر دوست دارید آن را هم مطالعه کنید.
فروانی ثروت واقعیت جهان است؛ واقعیت رکود نیست، واقعیت این است که همیشه و تا ابد، نعمتهای خداوند بیشتر و بیشتر میشوند و انتهایی برای آن نیست! یعنی هرچقدر که بیشتر جلو میرویم، نعمتهای بیشتری میبینیم، ایدههای بهتر و بیشتری به ذهنمان میرسد؛ بنابراین لطفاً در زندگی خود نگران نباشید، طمع نکنید و حرص نخورید… .
یکی از مهمترین عواملی که باعث شکست افراد در تجارتها و کسبوکارها میشود، همین طمع کردن است! لطفاً مطالعه کنید؛ افراد به بهانههای مختلف طمع میکنند تا چیزی را بیشتر داشته باشند. مثلاً افرادی را دیدهایم که یک موقعیت خوبی برایشان به وجود میآید و چون فکر میکند که ممکن است این موقعیت دیگر وجود نداشته باشد، طمع میکند و تمام سرمایۀ خود را وارد آن میکند؛ بعداً به مشکل برمیخورند و همه چیز خود را از دست میدهند.
فردی که باور به کمبود دارد، همیشه طمع میکند! به همین دلیل است که افراد را بهراحتی با حس طمعشان فریب میدهند.
طمع ابزار کار پانزی بود
احتمالاً چیزهایی دربارۀ ترفند پانزی شنیدهاید؛ امروزه بعضی از شرکتها وجود دارند که با استفاده از ترفند پانزی افراد بسیار زیادی را فریب میدهند.
چالز پانزی فردی ایتالیایی بود که سالها قبل در آمریکا، تبلیغاتی را شروع کرد و به سوءاستفاده از حماقت مردم پرداخت. او به مردم چنین وعده میداد که: «پولهای خود را در کسب و کارم سرمایهگذاری کنید تا چندبرابرِ بانکها به شما سود بدهم». ادعای او این بود که مثلاً اگر شما دههزار دلار پول را در بانک سرمایهگذاری کنید و بانک هرسال 20 درصد سود بدهد، من هر ماه 20 درصد سود میدهم.
ابتدا افراد حرفهای او را باور نمیکردند و برای اثبات، مبالغ کمی از پول خود را به پانزی میدادند؛ پانزی هم سر قول خود میماند و در پایان ماه، آن سود عجیبوغریب را به آن افراد میداد.
شاید بپرسید چطور چنین سودی به افراد پرداخت میکرد؟ جالب است بدانید که پانزی با آن پولها کاری نمیکرد، فقط از همان پولی که از دیگران میگرفت، سود افراد دیگر را پرداخت میکرد.
مثلاً اگر فردی 100 دلار پول پرداخت میکرد، پانزی برای اثبات ادعایش، پایان ماه، 20 دلار به او پرداخت میکرد؛ فرد هنوز هم شک داشت و به همین دلیل ماه دوم هم سود خود را دریافت میکرد و پانزی تضمین میکرد که سرمایۀ اولیه آنها سر جایش باقی است و هر زمان که بخواهند میتوانند سرمایه خود را پس بگیرند؛ اگر فردی هم سرمایه خود را میخواست، سرمایۀ آن فرد را پس میداد و با این کار اعتمادسازی میکرد.
اینجاست که طمع شروع میکند به جوشیدن! بله، افراد طمع میکردند و همه میگفتند: «این عالی است! اینجوری میتوانم ثروتمند شوم؛ میتوانم خیلی پولدار شوم؛ این یک فرصت طلایی است».
افراد تمام زندگی خود را میفروختند و به پانزی میدادند تا سود بیشتری کسب کنند؛ حتی از دوستان و آشنایان هم پول قرض میگرفتند و بهظاهر در کسبوکار پانزی سرمایهگذاری میکردند تا پول بیشتر و بیشتری کسب کنند. آنها فکر میکردند این یک فرصت طلایی است که یک بار درب خانهشان را زده است و ممکن است دیگر هرگز سراغشان نرود.
پانزی هم میدانست که آدمها طمع میکنند، برای همین اعتماد سازی میکرد؛ هرچقدر اعتماد بیشتر میشد، افراد پول بیشتری به او میدادند! مثلاً همان فردی که بار اول 100 دلار به پانزی داده بود، وقتی که سود ماهِ اول، دوم و سوم را میگرفت و اعتماد میکرد، بعداً 10,000 دلار دیگر به پانزی میداد تا سود بیشتری کسب کند.
همان فرد وقتی که در پایان ماه 2,000 دلار سود میگرفت، همان سودش را هم دوباره به پانزی میداد تا به سرمایهگذاریاش اضافه شود تا ماه بعد بیشتر سود کند.
در حقیقت افراد بعد از چند ماه، دیگر حتی سود خود را هم دریافت نمیکردند و از پانزی میخواستند که آن را به سرمایۀ اولیهشان اضافه کند؛ پانزی هم میدانست که چه زمانی باید به این بازی پایان بدهد.
این ترفندی است که از آن زمان تاکنون در تمام دنیا، توسط شرکتهای کلاهبردار استفاده میشود و با استفاده از آن افراد بسیار زیادی را فریب میدهند. پس لطفاً مراقب باشید که طمع نکنید، عجله نکنید، فرصتها همیشه هستند. البته نه به این معنی که کلاً بیخیال باشید! نه، اگر فرصت خوبی دیدید آن را قدر بدانید؛ اما نه با طمع و با عجله.
مثلاً اگر فردی را دیدید که به شما میگوید «این یک فرصت طلایی برای خرید این خودرو، مسکن، کارخانه و یا… است و اگر الآن آن را نخرید این فرصت را از دست میدهید و دیگر هرگز چنین فرصتی را پیدا نمیکنید»، آن حرف را باور نکنید؛ آن حرف یک فریب است، یک دروغ است؛ او فقط کسی است که میخواهد از احساسات شما سوءاستفاده کند تا به پول بیشتر برسد.
امیدوارم حرفم را باور کنید و در زندگیتان محکم و با ایمان به خداوند، همراه با باور فراوانی ثروت، همراه با این باور که «فرصتها برای من هر روز بیشتر و بیشتر میشوند» حرکت کنید و قدم بردارید.
دوستان برای درک بهتر گفتههایم به طبیعت نگاه کنید؛ هر روز نعمتها بیشتر میشوند. به روند تکامل جهان هستی دقت کنید؛ کرۀ زمین در ابتدا فقط یک کُرۀ مذاب بود؛ کمکم ابرها شکل گرفتند، سپس باران بارید، دریاها ایجاد شدند، سپس موجودات دریایی به وجود آمدند، موجودات دریایی تکامل یافتند و به موجودات دیگر تبدیل شدند و کمکم به خشکیها آمدند و بعد انسانها پا به زمین گذاشتند. اگر بیشتر دقت کنید، از اولین روز پیدایش کرۀ زمین، جهان روزبهروز ثروتمندتر شده است؛ نعمتها روزبهروز بیشتر شده است؛ تا جایی که امروزه به این سطح از پیشرفت و تکنولوژی رسیدهایم؛ این نشاندهندۀ فراوانی ثروت و نعمت است.
قانون فراوانی ثروت
قانون فراوانی میگوید: «هر روز جهان گسترش مییابد و نعمتها بیشتر میشوند». این قانونی است که خداوند آن را در آفرینش جهان هستی نهاده است و وقتی چیزی قانون شود، دیگر تحت هیچ شرایطی امکان ندارد تغییر کند؛ این موضوع در قرآن هم بهصورت صریح گفته شده است که: «این سنت الهی است که در گذشته نیز بوده و هرگز برای سنت الهی تغییر و تبدیلی نخواهد بود» (آیه 23 سورۀ الفتح).
یادم میآید زمانی همه میگفتند که ذخایر نفتی بهزودی تمام میشود و جنگ آیندۀ انسانها بر سر نفت خواهد بود؛ اما مدتی بعد، به منبع بسیار بزرگی از انرژی پاک، به نام انرژی خورشیدی رسیدیم؛ سپس به منبعی عظیم از انرژی به نام انرژی هستهای رسیدیم؛ بهطوریکه امروزه بزرگترین کشتیهای دنیا از سوخت هستهای استفاده کرده و با یکبار سوختگیری به مدت 10 سال کار میکنند.
همان موقعی که همه میگفتند منابع آب در حال تمام شدن است، به جایی رسیدیم که اکنون میتوانیم بهراحتی تمام آبهای دریاها را تصفیه کنیم!
لطفاً تحقیق کنید تا ببینید که چقدر ایدههای جدید برای مصرف کمتر انرژی و افزایش بهرهوری ایجاد شده است. مثلاً امروزه دستگاههایی تولید شده است که دیگر نیازی به برق ندارند و به صورت مغناطیسی کار میکنند.
یا حتی اگر یادتان باشد، در زمان قدیم، فلاپی دیسکهایی وجود داشت که از آن برای ذخیرهسازی اطلاعات استفاده میکردند و حجم آنها یک مگابایت بود؛ یعنی مثلاً اگر میخواستیم 1 عدد عکس امروزی را در آن ذخیره کنیم، باید از 4 الی 20 عدد فلاپی دیسک استفاده میکردیم؛ اما امروزه هارد دیسکهایی با ظرفیتهای چند ترابایتی تولید شده است؛ حتی مموری یا فلشهایی بسیار کوچک که یک الی دو ترابایت حافظه دارند!
هر روز سرعت و قدرت کامپیوترها بیشتر میشود؛ حتی تراشههایی که در موبایلهای امروزی استفاده میشود، از یک کامپیوتر بزرگ در زمان قدیم، قویتر و سریعتر است! این یعنی فراوانی ثروت و نعمتها… .
ارتقاء سطح زندگی مردم از گذشته تاکنون
اگر بازهم قانع نشدید، لطفاً مطالعه کنید و ببینید که هرچقدر انسان پیش میرود، منابع بیشتر میشوند؛ ثروتها بیشتر میشوند و شرایط برای داشتن نعمتهای بیشتر، راحتتر میشود… .
مثالی ساده: اگر به خانۀ خود نگاه کنید، مدرنترین امکاناتی را میبینید که زمانی ثروتمندان آرزوی داشتن این وسایل را داشتند! مثلاً امروزه دیگر در هر خانهای یک تلویزیون LCD یا LED پیدا میشود یا مثلاً در هر خانهای یک لباسشویی خودکار یا یک یخچال سایدبایساید وجود دارد.
یا مثلاً به این توجه کنید که امروزه چقدر راحتتر از زمان قدیم، افراد صاحب خودرو میشوند؛ بهطوریکه هر خانوادۀ سطح متوسط حداقل یک خودرو را دارد؛ زمانی این امکانات، برای همۀ افراد یک رؤیا بود! هرکسی نمیتوانست خودرو داشته باشد، هرکسی نمیتوانست امکانات مدرن داشته باشد.
الآن اگر شما به یک روستای دورافتاده هم مراجعه کنید، در خانهها وسایل مدرن میبینید؛ این یعنی چه؟ این یعنی نعمتها و ثروتها بیشتر شده است، سطح زندگی مردم نسبت به قبل بالاتر رفته است؛ این یعنی فراوانی ثروت و نعمتها.
اینها را میگویم که بیشتر دقت کنید، که بیشتر ببینید، که باور کنید! این موضوع را باید آنقدر دنبال کرد و آنقدر تکرار کرد تا جزئی از ضمیر ناخودآگاهتان شود؛ تا این قانون را باور کنید و به خداوند ایمان داشته باشید.
و زمانی که باورتان از کمبود به فراوانی ثروت تغییر کند، آنوقت اثر فوقالعاده قوی آن را در کسبوکار و در زندگیتان میبینید. مشتریهایتان روزبهروز بیشتر میشوند و موجی از ثروت از راههایی که نمیدانید، وارد زندگیتان میشود؛ به شرطی که تحتتأثیر حرفهای دیگران قرار نگیرید که میگویند: «ثروت دارد تمام میشود؛ موقعیتها بهسختی گیر میآیند؛ امکانات کم است و دارد از بین میرود و…».
ثروت در جهان فراوان است
دوستان، جهان بینهایت ثروتمند است، چون خداوند آن را خلق کرده است؛ هیچ چیزی از جهان کم نمیشود؛ حتی اگر تمام منابع معدنی استفاده شود، حتی اگر تمام منابع نفتی و زغالسنگ استفاده شود، بازهم به منابع جدیدی میرسیم؛ منابعی خداوند آنها را در جهان قرار داده است ولی فعلاً آنها را نمیشناسیم. لطفاً نگران نباشید، انسان اگر به کمبود برسد، از مغزش استفاده میکند و به ایدههایی میرسد که از منابع قبلی بهتر و کارآمدتر هستند.
فقط باید باور کنید که نعمت، ثروت و رحمت خداوند بیانتهاست؛ تنها در این صورت است که به مدارهای بالاتر منتقل میشوید؛ مدارهایی که در آنها نعمتها و ثروتهای بیشتری کسب میکنید.
من بیش از شش سال است که دربارۀ ثروت و موفقیت تحقیق میکنم؛ کتب زیادی را مطالعه کردم؛ فیزیک کوانتوم را بررسی کردم؛ قرآن را مطالعه کردم؛ تا کشف کنم که چه انسانهایی میتوانند ثروتمند شوند و چرا برخی ثروتمند و برخی فقیر هستند؟! از وجود قوانین جهان هستی مطلع شدم و آنها را مطالعه کردم و فهمیدم که فقط کافی است باورهایمان را اصلاح کنیم تا نتایج تغییر کنند.
شاید نتوانید تصور کنید که نعمتهای خداوند چقدر بیکران هستند؛ بنابراین به آیه 27 سورۀ لقمان از قرآن دقت کنید: «اگر تمام درختان قلم شوند و دریاها برای آن مرکب گردند و هفت دریا به آن افزوده شوند، اینها همه تمام میشوند اما کلمات خدا پایان نمیگیرد، خداوند عزیز و حکیم است». منظور از کلمات خدا، همان نعمتها، قوانین الهی و… هستند.
جمعبندی نهایی
در این مقاله سعی کردم به شما نشان بدهم که برخلاف چیزهایی که میشنوید و باورهای اشتباهی که هر فردی آنها را دارد، ثروت نامحدود و نعمتها بیانتها هستند؛ فقط کافی است که فراوانی ثروت را باور کنید تا نتایج زندگیتان تغییر کند.
از خداوند میخواهم که همۀ ما را از طمع، حرص و ترسها دور کند و همۀ ما را به راه راست و درست، راه افرادی که به آنها نعمت داده است، هدایت کند؛ نه راه افرادی که گمراه شدند و خداوند بر آنها غضب کرده! و امیدوارم کمکمان کند تا او را بیشتر بشناسیم و بیشتر باورش کنیم، بیشتر درکش کنیم و حضورش را همهجا احساس کنیم تا به ایمان و توکل حقیقی برسیم.
بهترینها را برایتان آرزومندم و امیدوارم هرکجا که هستید، همواره شاد، پیروز و موفق باشید. لطفاً نظرات، پیشنهادها و نتایج ارزشمندتان را از طریق دیدگاههای همین مقاله مطرح کنید تا همگی از آن استفاده کنیم.
دوستدار شما،
سید محمد موسوی
دانلود فایل کتابچه الکترونیکی این مقاله (PDF)
حجم این فایل: 1 مگابایت (بسیار کوچک)
سلامت این فایل تایید شده است.
برای دانلود این فایل روی دکمه زیر کلیک کنید:
جدیدترین دیدگاهها
عالی هستید